طرحوارهدرمانی برای بزرگسالان مبتلا به طیف اوتیسم در همبودی با اختلال شخصیت
اختلال طیف اوتیسم یکی از اختلالهای عصبی ـ رشدی است. این اختلال در دوارن کودکی شروع میشود و نشانههای آن تا بزرگسالی ادامه پیدا میکند. در DSM-IV و DSM-5 اختلال طیف اوتیسم فقط در سطح رفتاری توصیف شده است.
به نقل از روان حامی، آنطور که در DSM-5 مطرح شده است یکی از نشانههای اصلی اوتیسم آسیبهای جدی در تعامل اجتماعی، ارتباط برقرار کردن و الگوهای تکراری محدود و کلیشهای رفتار است. مطالعات بالینی و همهگیری شناسی نشان دادهاند که بیشتر از ۷۰ درصد از افراد مبتلا به اوتیسم در معرض خطر اختلالهای اضطرابی، اختلالهای خلقی و اختلالهای شخصیتی هستند. همزمان با آگاهی افراد متبلا به اوتیسم به محدودیتهایی که دارند احتمال شکلگیری اختلالهای دیگر روانشناختی افزایش پیدا میکند.
بیشتر پژوهشهای انجام شده درباره اوتیسم بیشتر در حوزه کودکی قرار دارد و پژوهش درباره بزرگسالان مبتلا به اوتیسم هنوز پیشرفت زیادی پیدا نکرده است (میتوانید بهترین درمانهای موجود برای اوتیسم را در این مقاله مطالعه کنید). علاوه بر این رواندرمانی برای اوتیسم اصولاً غیر ممکن در نظر گرفته شده است. درمانهای موجود مانند درمان شناختی ـ رفتاری و دارودرمانی در این دسته از بیماران اثربخشی اندکی نشان دادهاند.
ریچارد ویوجیک و آرنولد آرنتز از دانشگاههای روتردام و آمستردام هلند در تلاش خود برای پر کردن این خلاء پژوهشی و درمانی، یک پروتکل درمانی برای بیماران طیف اوتیسم بر اساس طرحوارهدرمانی طراحی کردند. نکتهی مهم این پروتکل این است که برای بیماران طیف اوتیسم که با اختلالهای شخصیت همبودی دارند مناسب است. ویوجیک و آرنتز در مقالهی خود عنوان کردهاند که به چند دلیل طرحوارهدرمانی را بدین منظور انتخاب کردهاند. این مقاله در تاریخ ۵ مارس ۲۰۱۷ در ژورنال Contemporary Clinical Trials Communications منتشر شده است.
نخست اینکه شواهد تجربی متعددی برای طرحواره درمانی در اختلالهای شخصیت وجود دارد و در واقع پژوهشها نشان دادهاند که این درمان برای این دسته از اختلالها اثربخشی بالایی دارد. دوم اینکه آنها معتقدند که رابطهی درمانی در طرحواره درمانی فعال، پایدار، حمایتی و هم از لحاظ محتوای درمانی و هم از لحاظ فرآیندهای درمانی با ویژگیهای افراد مبتلا به اوتیسم هماهنگی دارد. سوم اینکه طرحواره درمانی یک درمان ساختاریافته و متمرکز است که آن را برای افراد مبتلا به اوتیسم متناسب میسازد زیرا آنها از کمبود ساختار و تمرکز رنج میبرند.
یکی از هدفهای اصلی ویوجیک و آرنتز کاهش ذهنیتهای طرحوارهای ناکارآمد است. از منظر طرحواره درمانی ذهنیتهای طرحوارهای اساس آسیبشناسی شخصیت هستند. هدف دیگر آنها نیز رفع تشخیص همبودی اختلالهای شخصیت با اوتیسم است.
نتایج به دست آمده از آزمایش بالینی این پژوهشگران نشان داد که تکنیکهای شناختی و تجربهای موجود در طرحواره درمانی با انجام تعدیلهای اندکی میتوانند برای رسیدن به اهداف فوق بسیار مؤثر باشند.
این یک مطالعه مقدماتی دربارهی اثربخشی طرحواره درمانی در بیماران اوتیسمی که با اختلالهای شخصیت همبود هستند محسوب میشود. برای بدست آمدن اعتبار کافی برای طرحواره درمانی در این زمینه نیاز است که پژوهشهای بیشتری صورت بگیرد.



کارگاه طرحواره درمانی
برای مطالعه اصل مقاله و دسترسی به پروتکل معرفی شده میتوانید به آدرس زیر مراجعه کنید.
نویسنده: حمید بهرامی زاده


