عدم تحمل بلاتکلیفی برای اولین بار در ادبیات پژوهشی در مورد نگرانی مطرح شده است. این مفهوم در تلاش برای بررسی سبب شناسی و تداوم نگرانی شکل گرفت که ویژگی ۴۰ تا ۶۰ درصد اختلالهای اضطرابی، به ویژه اختلال اضطراب فراگیر، است. رابطهی درونی بین نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی تمایز این دو مفهوم را مشکل میسازد. با روان حامی همراه باشید.
برخی پژوهشگران در بررسی شباهتها و تفاوتهای اختلالهای اضطرابی و افسردگی بر عدم تحمل بلاتکلیفی (تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) تأکید کردهاند. داگاش و همکاران (۲۰۰۱) عدم تحمل بلاتکلیفی (تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) را به عنوان تمایل افراطی یک فرد به اینکه رویدادهای منفی احتمالی آینده را صرف نظر از احتمال وقوع آنها به صورت غیر منتظره تفسیر کند تعریف کردهاند. پژوهشگران دیگری نیز تعریفهای مشابهی ارائه کردهاند و آن را به عنوان عقایدی دربارهی لزوم مطمئن بودن در مورد ظرفیت مقابله با تغییرات غیرقابل پیش بینی و عملکرد نامناسب در موقعیتهایی که به طور ذاتی مبهم است، تعریف کردهاند. بنابراین افرادی که نسبت به بلاتکلیفی تحملناپذیر هستند ممکن است معتقد باشند که آنها در مهارتهای مقابلهای مناسب و حل مسئله برای کنترل کردن موقعیتهای خطربرانگیزی که موجب ناراحتی و هیجانهای منفی میشوند، دچار کمبود هستند.
به طور کلی میتوان تحمل ناپذیری بلاتکلیفی را به عنوان واکنشهای رفتاری، شناختی، و هیجانی منفی افراد به بلاتکلیفی در رویدادها و موقعیتهای مبهم در نظر گرفت. افراد دارای این ویژگی گزارش میکنند که در موقعیتهای مبهم استرس زیادی را تجربه میکنند و همچنین در چنین موقعیتهایی توان عملکرد مناسب خود را از دست میدهند. تفاوتهای فردی در تحملناپذیری بلاتکلیفی به عنوان یک خطر علیتی برای نگرانی مطرح شده است که به وسیله نگرانی در ایجاد و تدوام چندین اختلال اضطرابی از قبیل اختلالهای اضطراب فراگیر، وسواس فکری – عملی و هراس اجتماعی نقش دارد. همچنین برخی پژوهشهای بالینی نشان داده است مداخلههایی که تحمل ناپذیری بلاتکلیفی را هدف قرار دادهاند در نهایت منجر به کاهش نگرانی و بهبود اختلالهای اضطرابی شده است. بنابراین بلاتکلیفی در آسیبشناسی اضطراب نقش عمدهای دارد.
عدم تحمل بلاتکلیفی (تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) با سوگیریهای مشخصی در پردازش اطلاعات که در ایجاد و تداوم سطوح بالای نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر نقش دارند رابطه دارد. به طور مشخص عدم تحمل بلاتکلیفی (تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) با سوگیری در یأدآوری بیشتر محرکهای مربوط با ابهام و بلاتکلیفی رابطه دارد. این نتیجه از پژوهشی به دست آمده است که در آن آزمودنیهای دارای سطوح بالای عدم تحمل بلاتکلیفی (تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) و سطوح پایین آن را با یکدیگر در یادآوری این محرکها مقایسه کرده است. در آزمودنیهایی که دارای سطوح بالای عدم تحمل بلاتکلیفی (تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) بودند مشاهده شد که موقعیتهای مبهم را به صورت تهدیدآمیز تفسیر میکنند. این یافتهها پیشنهاد میکنند که ممکن است عدم تحمل بلاتکلیفی (تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) نقش مهمی در نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر داشته باشد.
در پژوهشهای بالینی و غیربالینی عدم تحمل بلاتکلیفی (تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) به عنوان بهترین پیشبینی کننده نگرانی بوده است. کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی (تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) منجر به کاهش نگرانی میشود و افزایش آن نگرانی را افزایش میدهد. همچنین کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی (تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) در درمان شناختی رفتاری اغلب مقدم بر کاهش نگرانی است. بنابراین شواهد قابل ملاحظهای پیشنهاد میکنند که عدم تحمل بلاتکلیفی (تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) نقش مهم و اساسی در سبب شناسی نگرانی دارد. نگرانی نیز ویژگی عمده و اساسی اختلال اضطراب فراگیر است.