ایگو بر اساس نظریهی روانکاوی فروید دربارهی شخصیت، بخشی از شخصیت است که بین خواستههای اید، سوپرایگو و واقعیت میانجیگری میکند. اید از نظر فروید اساسیترین قسمت شخصیت است که افراد را وادار میکند نیازهای اولیهی خود را فوری برآروده سازند. از طرف دیگر، سوپرایگو بخش اخلاقی شخصیت است که نسبت به اید دیرتر در طول رشد شکل میگیرد. سوپرایگو نتیجهی فرزندپروری و نیروهای اجتماعی است که اخلاق را تعریف میکنند. وظیفهی ایگو این است که بین این دو نیروی متعارض یعنی اید و سوپرایگو تعادل ایجاد کند به نحوی که نیازهای اید برآورده شود و سوپرایگو با خواستههای واقعیت همنوا شود. با روان حامی همراه باشید
ایگو و کارکردهای آن در نظریه روانکاوی و مدل ساختاری شخصیت
ایگو برای اینکه تعادل ایجاد کند، تلاش میکند تا با توجه به خواستههای اخلاقی سوپرایگو و ارزیابی واقعیت، نیازهای اید را برآورده سازد. بنابراین او از عملکردن تکانشی برای برآوردن نیازها جلوگیری به عمل میآورد. این بخش از شخصیت در هر سه سطح ذهن یعنی هشیاری، نیمههشیاری و ناهشیار عمل میکند.
ایگو بر اساس اصل واقعیت عمل میکند به این معنا که خواستههای اید را به شیوهای برآورده میکند که واقعبینانه و جامعهپسند باشد. به عبارت دیگر کمک میکند که ارضای خواستههایمان تا رسیدن به زمان و مکان مناسب به تعویق بیفتد.
مشاهدات فروید دربارهی ایگو
فروید در کتاب خود در سال ۱۹۳۳ رابطه بین اید و ایگو را به رابطهی بین اسب و سوارکار تشبیه کرده است. اسب در اینجا استعارهای از اید و ایگو همان سوارکار است. اسب نیروی لازم جهت حرکت را فراهم میکند و سوارکار به آن جهت میدهد تا در مسیر درست حرکت کند.
البته باید در نظر داشت که رابطه بین اسب و سوارکار همیشه آنطور که برنامهریزی شده پیش نمیرود. یعنی ایگو همیشه نمیتواند بر اید تسلط داشته باشد زیرا در بعضی موارد تکانهها و خواستههای اید آنقدر نیرومند میشود که ایگو نمیتواند برای آنها کاری کند.
آنا فروید در سال ۱۹۳۶ کتابی به عنوان ایگو و مکانیسمهای دفاعی منتشر کرد. او معقتد بود که ایگو از مکانسیمهای دفاعی برای مقابله با اید استفاده میکند.
آنا فروید معتقد بود که نمیتوان در عمل مکانیسمهای دفاعی را مشاهده کرد بلکه فقط به صورت گذشتهنگر میتوان آنها را فهمید. به عنوان مثال در واپسرانی از ورود مواد ناهشیار به هشیاری جلوگیری میشود و ایگو از اینکه بعضی اطلاعات مفقود شدهاند بیخبر میماند. اما بعدها زمانی که مشاهده میشود برخی اطلاعات وجود ندارند میتوانیم بفهمیم که ایگو با مکانیسمهای دفاعی آنها را سرکوب کرده است.
فروید معتقد است که ایگو به عنوان بخشی از اید است که در مواجهه با دنیای بیرونی بیرونی رشد میکند. فروید همچنین معتقد است که ایگو در خانهی خودش ارباب نیست. ایگو آنچیزی است که ما آن را استدلال و خردمندی مینامیم و اید شامل شهوت است. ایگوی بیچاره لحظات سختی دارد زیرا باید به سه ارباب خشن خدمترسانی کند و بهترین شکل ممکن خواستههای آنها را برآروده سازد. این سه ارباب خشن عبارت اند از دنیای بیرونی، سوپرایگو و اید (فروید، ۱۹۳۲، مقدمهای نو بر روانکاوی).
فروید معتقد است که این بخش از شخصیت همیشه حد و مرز خود را با دنیای بیرونی مشخص میکند. فقط در یک شرایط است که ایگو نمیتواند مرزهای خود را حفظ کند. البته آن هم پاتولوژیک نیست و آن زمانی است که در اوج عشق هستیم. به عنوان مثال یک مرد عاشق ممکن است بگوید که من و تو یک نفر هستیم.
کارکردهای ایگو
میتوان کارکرد ایگو را به ۱۱ ظرفیت اصلی تقسیم کرد:
۱. واقعیتآزمایی و درک واقعیت: واقعیت آزمایی به توانایی تمایز بین ادراکهایی که واقعی یا غیرواقعی هستند اشاره دارد.
۲. قضاوت: داشتن قضاوت سالم و بیعیب بدین معناست که فرد از مناسبات و یپامدهای احتمالی یک رفتار آگاهی داشته باشد و به گونهای رفتار کند که این آگاهی را نشان دهد.
۳. ارتباط با دیگران: این کارکرد شامل ادراکها و انتظارات ما از دیگران است و به طور گستردهتر کیفیت الگوهای دایمی روابط فرد در طول زندگی است.
۴. تنظیم محرک حسی: در جهت کارکرد مؤثر در جهان هستی، افراد باید قادر باشند فعالانه تحریک حسی اضافی را از خود دور کنند.
۵. تحمل اضطراب/عاطفه: این کارکرد به توانایی تحمل و کنترل اضطراب و سایر احساسات مثبت و منفی شدید اشاره دارد.
۶. کنترل تکانه: کنترل تکانه خوب به معنای توانایی فرد برای نشان دادن یا تغییر دادن احساسات، امیال یا آروزهایش به صورت کنترل شده است.
۷. ظرفیت بازی کردن: این استعداد به مفهوم توانایی آرام شدن، دستخوش خیالپردازی و رویاهای روز شدن و تجربه احساس و امیال ناخودآگاه، بدون احساس اضطراب و بیشبرانگیختگی است.
۸. خودآگاهی/ذهنیت روانشناختی: خودآگاهی و ذهنیت روانشناختی داشتن به این معناست که فرد دربارهی وضعیت درونی خود کنجکاور است، این توانایی را دارد که به طور دقیق احساسات افراد را تشخیص دهد و قابلیت درک افراد و انگیزههای ناهشیار آنها را دارد.
۹. تنظیم عزت نفس/خودارزیابی دقیق: عزت نفس و تنظیم آن به توانایی فرد برای تنظیم واکنش نسبت به ضربههایی که به ایگو وارد میشود اشاره دارد. خودارزیابی دقیق عبارت است از میزان همبستگی بین شناختی که فرد از تواناییهای خود دارد با تواناییهای واقعی او.
۱۰. عملکرد شناختی: به دستگاه شناختی درونی یک فرد اشاره دارد که با هوش، حافظه، توجه، تفکر خطی و غیره مجهز شده است.
۱۱. دفاعها: دفاع شیوهی ناهشیار و خودکاری است که ذهن به واسطهی آن به فشار داخلی و خارجی و تعارضات هیجانی واکنش نشان میدهد.
بیشتر بخوانیم:
آشنایی با مکانیزمهای دفاعی: مدیریت آب و هوای دورنی
مدل ساختاری در نظریه روانکاوی فروید: اید، ایگو و سوپرایگو
source: The Freudian Theory of Personality