من نمیتوانستم درک کنم که شرایط برای دخترم، چگونه به این سرعت در حال تغییر است؛ تا اینکه دریافتم بهتر است بر روی «ارتباط» تمرکز کنم.
همهی ما سخت به لحظاتی صمیمانه با فرزندانمان نیازمندیم. به لحظاتی که دلمان برایشان غنج میرود. ارتباط همانطور که برای فرزندانمان مهم است، برای ما به عنوان والدین نیز حیاتی است. وقتی پیوندهای نیرومندی با آنها داشته باشیم، این ارتباط خودبهخود شیرین نیز خواهد شد.
ارتباط تنها دلیلی است که باعث میشود کودکان مشتاقانه قوانین ما را دنبال کنند. کودکانی که عمیقاً با والدین خود ارتباط برقرار میکنند، اگر بتوانند از عهده کاری برآیند، از صمیم قلب خواهان همکاری هستند. آنها همچنان مانند کودکان رفتار خواهند کرد- به این معنا که گاهی عواطف آنها قشر پیشپیشانیِ در حال رشدشان را تحتتاثیر قرار میدهد؛ اما وقتی به ما اعتماد کنند و بدانند که درکشان میکنیم و در کنارشان هستیم، تشویق میشوند تا در صورت امکان از ما پیروی کنند.
به گفته پژوهشگران، ما برای سلامت نگهداشتن یک رابطه، در ازای هر یک تعامل منفی به پنج تعامل مثبت نیاز داریم؛ و از آنجایی که معمولا زمان زیادی را صرف هدایت فرزندان خود میکنیم: مثل اصلاح کردن، یادآوری کردن، ترساندن، انتقاد، غرزدن، نگرانی و فریاد؛ لازم است مطمئن شویم که پنج برابرِ این زمان را صرف ارتباط مثبت میکنیم.
با همهی این اوصاف ما نیز انسان هستیم. بعضی روزها تنها کاری که از دستمان برمیآید برطرف کردن نیازهای اساسی فرزندانمان است؛ نه چیزی بیشتر. کارهای سادهای مانند غذا دادن، حمام کردن، دلگرم کردن و خواباندن آنها در ساعت معینی از شب.
بنابراین با توجه به اینکه وظایف والدینی سختترین کار روی زمین است، تنها راه ایجاد یک پیوند نیرومند با فرزندانمان این است که برنامهی روزانهی منظمی برای برقراری ارتباط داشته باشیم.
در اینجا به عاداتی اشاره میکنیم که با برقراری ارتباط مثبت بین شما و کودکتان، میتوانند زندگی شما را تغییر دهد.
۱. هر روز دوازده بار فرزند خود را در آغوش بکشید. (ارتباط فیزیکی)
به گفتهی ویرجینیا ساتر، درمانگر خانواده: ما نیاز داریم هر روز چهار بار در آغوش کشیده شویم تا زنده بمانیم؛ هشت بار در آغوش کشیده شویم تا سلامت بمانیم و به دوازده بار در آغوش کشیده شدن نیاز داریم تا رشد کنیم.
کودک شما باید روز خود را با آغوش آغاز کند و آن را با آغوش نیز به پایان برساند. زمانیکه خداحافظی میکنید و وقتی دوباره یکدیگر را میبینید فرزندتان را در آغوش بکشید. راههای مختلفی را برای تماس فیزیکی با او امتحان کنید: موهایش را نوازش کنید، صمیمانه به پشت او ضربه بزنید، شانههایش را ماساژ دهید، ارتباط چشمی برقرار کنید و به او لبخند بزنید.
اگر نوجوان شما توصیههایتان را در هنگام ورود به خانه نادیده میگیرد، به خاطر داشته باشید که باید زمینهی یک ارتباط مثبت با او را فراهم کنید. با یک نوشیدنی خنک به استقبالش بروید و گفتگوی صمیمانهای را با او آغاز کنید. خواهید دید که شروع میکند به بازگو کردن اینکه روزش را چگونه گذرانده و اتفاقات را با جزئیات برای شما تعریف خواهد کرد. پس این ارتباط مثبت را در اولویت قرار دهید تا تغییر را احساس کنید.
۲. بازی
خندیدن و قهقههزدن از طریق ترشح اندورفین و اکسیتوسین هم در شما و هم در فرزندتان، ارتباط شما را قویتر میکند. خندیدن به عنوان یک عادت روزانه، به کودک کمک میکند که اضطرابها و ناراحتیهای خود را که به دلسردی او منجر میشود، رها کند. همچنین شما از طریق «بازی» میتوانید همکاری مشتاقانهی کودک را برانگیزید.
کدام یک از جملات زیر تاثیرگذارتر است؟
• همینالان بیا و صبحانهات را بخور!
• گلوریا کوچولو! وقت صبحانهاس. ببین، این موزها توی ظرف صبحانهات منتظرت هستن تا بیای نوشجان کنی.
۳. وقتی در حال تعامل با یکدیگر هستید، وسایل تکنولوژی را خاموش کنید.
فرزند شما در آینده به خاطر خواهد آورد که آنقدر برای والدینش اهمیت داشته که آنها هنگام صحبت با او تلفنهای خود را خاموش نگاه دارند و با دقت به فرزند خود گوش بدهند. حتی قطع کردن صدای موزیک در ماشین، نوعی فراخوان نیرومند برای برقراری ارتباط است؛ چراکه عدم ارتباط چشمی در خودرو، باعث میشود که هم والدین و هم فرزندان، آزادانهتر با یکدیگر تعامل کنند.
۴. پذیرای عواطف او باشید.
مطمئناً گاهی ناخوشایند است؛ اما کودک شما نیاز دارد عواطف و احساساتش را بیان کند؛ در غیر این صورت این احساسات هستند که رفتار او را هدایت میکنند. بیان احساسات، فرصتی برای التیامیافتن ناراحتیهای کودک است و همچنین شما را به یکدیگر نزدیکتر میکند. پس تمام عشق و شفقت خود را متمرکز کنید و اجازه ندهید که خشم فرزندتان شما را برانگیزد؛ بلکه به جای آن پذیرای تمام اشکها و ترسهایی باشید که پشت آن خشم پنهان شده است. فراموش نکنید که شما تنها کسی هستید که فرزندتان برای گریستن، به او اعتماد کرده است. احساساتش را تصدیق کنید و به او بفهمانید که شما نیز رنج او را درک میکنید.
پس از آن فرزند شما احساس آرامش بیشتری میکند، بیشتر مایل به همکاری میشود و شما نیز ارتباط صمیمانهتری را تجربه خواهید کرد. (بله! این کار بسیار سخت و دشوار است. تنظیم عواطف خودمان در رویارویی با ناراحتی فرزندمان، یکی از دشوارترین بخشهای فرزندپروری است؛ اما این به آن معنا نیست که از تلاش دست بکشیم).
۵. خوب گوش کنید و متمرکز شوید.
ارتباط عمیق با گوشدادن آغاز میشود. وقتی فرزندتان در حال صحبت با شماست، دقیق گوش کنید و عبارات زیر را به کار ببرید:
• عجب…!
• جدی میگی؟
• اونوقت تو چیکار کردی؟
• یکم بیشتر برام بگو..!
وقتی از دریچهی نگاه فرزندتان به پدیدهها و مسائل نگاه میکنید، در واقع احترام را به او میآموزید و راهبرد برنده/برنده را دنبال میکنید. این موضوع به شما کمک میکند که به دلایل رفتارهایی که خشم شما را برمیانگیزد پی ببرید و بتوانید عواطف و احساساتتان را تنظیم کنید.
۶. با تمام وجود حضور داشته باشید.
با خود تمرین کنید: وقتی در حال تعامل با فرزندتان هستید، صددرصد حضور داشته باشید. در «اینجا و اکنون» حاضر باشید و تمام مسائل دیگر را رها کنید. این کار در ابتدا کمی دشوار به نظر میرسد؛ اما اگر آن را به یک عادت هر روزه تبدیل کنید، برایتان دلپذیر خواهد شد.
یادداشت مترجم: پدر و مادری کردن دو گوش شنوا میخواهد، نه زبان گویا. کودکی که گوشی برای شنیده شدن دارد از بسیاری از مشکلات در امان خواهد ماند. والدین بودن، دنیایی از مسئولیت به همراه دارد. لازم است که زوجها قبل از تصمیمگیری برای بچهدار شدن، به صورت جدی در جهت بالابردن آگاهیشان تلاش کنند، مطالعه کنند و آموزش ببینند. آنها قرار است مسئول پرورش یک موجود زنده باشند، یک انسان؛ و این کار، مسئولیت ناچیزی نیست.
نویسنده: دکتر لارا مارکام
مترجم: فرانک ناطقی
یک راه ساده و آسان برای اطلاع از مطالب جدید سایت و ارتباط با ما، کانال تلگرام ماست. در تلگرام با ما همراه باشید.