درمان مبتنی بر شفقت چیست و برای چه کسانی مناسب است؟
شرم و سرزنش کردن خود مشکلاتی هستند که اغلب در تمام مشکلات و اختلالهای روانی میتوان آنها را مشاهده کرد. درمان مبتنی بر شفقت برای کسانی طراحی شده است که مشکلات سلامت روان آنها با سرزنش کردن و تحقیر کردن خویش ارتباط دارد.
ما انسانها مغزهای حیلهگری داریم، که البته قابلیتهای خارقالعادهای محسوب میشوند. اما این حیلهها هزینههای هیجانی بالایی دارد. اجازه بدهید توضیح بدهم. با روان حامی همراه باشید تا درمان مبتنی بر شفقت را توضیح دهیم.
زرافهی گوش به زنگ
تصور کنید یک زرافه در ساوانای آفریقا در حال علف خوردن است. به نظر میرسد که در این لحظه هیچ کاری برای ظرافه لذت بخشتر از خوردن علف نیست. اما هنگامی که صدای خش خش از بین علفها بیاید، زرافه گوش به زنگ میشود و برای امنیت خودش پا به فرار میگذارد.
در هر ده مورد ۹ مرتبه صدای خش خش به خاطر وزش باد است یا اینکه یک حیوان کوچک لا به لای علفها در حال حرکت است. اما ممکن است همان مرتبهی دهم شیری در کمین زرافه باشد. بنابراین امنیت از تأسف بهتر است و ظرافه پا به فرار میگذارد.
زمانی که زرافه نقطهی امن دیگری در ساوانا پیدا کند برمیگردد و به علف خوردن ادامه میدهد. در اینجا یک تفاوت بین زرافه و انسان وجود دارد: اگر مغز انسان را در سر زرافه قرار بدهیم، زرافه شروع به فکر کردن میکند: «اوه خدای من چقدر نزدیک بود. میتونی تصور کنی اگر اون شیر بود؟ اگه منو میخورد چی؟ چقدر وحشتناک میشد! زنده زنده خوردن شدن خیلی بده!».
نشخوار فکری در انسان
انسانها تمایل زیادی به نشخوار کردن یا پرسیدن «چه می شود اگر» دارند. این نشخوار باعث اضطراب، ترس و پریشانی بیشتر میشود. نشخوار فکری دستهای از افکار آگاهانهاند که حول محوری مشخص و معمولی میچرخند و تکرار میشوند. این چرخهی معیوب نشخوار علاوه بر افسردگی باعث ایجاد اضطراب نیز میشود.
در درمان مبتنی بر شفقت سه مؤلفهی مهم وجود دارد:
۱. مهربانی با خود در مقابل قضاوت با خود (درک خود به جای قضاوت یا انتقاد و نوعی مهرورزی و حمایت نسبت به کاستیها و بیکفایتیهای خود)،
۲. اشتراکهای انسانی در مقابل انزوا (اعتراف به اینکه همه انسانها داری نقص هستند و اشتباه میکنند) و
۳. بهوشیاری (ذهنآگاهی) در مقابل همسانسازی افراطی (آگاهی متعادل و روشن از تجارب زمان حال که باعث میشود جنبههای دردناک یک تجربه نه نادیده گرفته شوند و نه به طور مکرر ذهن را اشغال کنند).
اصول پایهای در درمان مبتنی بر شفقت به این موضوع اشاره میکند که افکار، عوامل، تصاویر و رفتارهای تسکیندهنده انسان همانگونه که نسبت به عوامل بیرونی واکنش نشان میدهد، در مواجهه با این درونیات نیز آرام میشود.
پل گیلبرت، نظریهپرداز درمان مبتنی بر شفقت، سه سیستم هیجانی کلیدی در مغز انسان توصیف کرده است:
سیستم خطر و محافظت از خود. این سیستم به ما کمک میکند مواظب خطرها باشیم و به ما میگوید که امنیت بهتر تأسف است. هیجانهایی که به ما هشدار خطر میدهند عبارتاند از خشم، ترس، و انزجار.
سیستم جستجوی منابع. این سیستم به ما کمک میکند به دنبال غذا، شریک جنسی و دوستان باشیم. هیجانهای مفید این سیستم شامل هیجان، لذت و شادی است.
سیستم آرامشگر. این سیستم به ما کمک میکند که خرسند، آرام و احساس امنیت داشته باشیم.
تمام این سیستمها مهم هستند اما سیستم خطر ما بسیار پیشرفته است. درواقع این سیستم به ما کمک میکند که زنده بمانیم. ما به یک سیستم هشداردهندهای نیاز داریم که در مواقع خطر، سیستمهای دیگر را نیز فعال کند و تمام توجه ما را به خود اختصاص دهد.
در بسیاری از افرادی که با اختلالهای روانشناختی درگیر هستند سیستم تهدید و محافظت از خود به نوعی پرکاری شدید دچار است که نتیجه آن سطوح بالای استرس و نگرانی در این افراد خواهد بود. از طرف دیگر سیستم رضایت و تسکین نیز در این افراد سطح رشدیافتگی پایینتری دارد زیرا آنها هرگز فرصت تحول این سیستم را نداشتهاند. درمان مبتنی بر شفقت برای این افراد مانند فیزیوتراپی ذهن عمل میکند یعنی با تحریک سیستم آرامشگر زمینه تحول آن را فراهم میکند و با تحول این سیستم تاب آوری در برابر اضطراب و افسردگی را بالا میبرد.
اهمیت این موضوع در این است: اگرچه هیجانهای ترس و اضطراب خیلی خوشایند نیستند اما وجود آنها تقصیر و خطای ما نیست. بلکه مغز ما این گونه تکامل پیدا کرده است تا آنها را تولید کند. همچنین نباید خود را سرزنش کنم که هیجانهای دردناکی داریم، ما مسئول هستیم روشهایی را یاد بگیریم که آنها را برطرف کنیم.
برخی از تکنیکها
یکی از این روشها تمرین تصویرسازی است. در این تمرین شما باید یک مکان امن را تصور کنید که در آن احساس راحتی میکنید. مثلاً این مکان امن میتواند یک ساحل زیبا یا هر جای دیگری باشد. وقتی ساحل را تصور میکنید باید سعی کنید خود را واقعا در آن مکان تصور کنید: تابش خورشید، امواج دریا، ماسههای ساحل، وزیدن نسیم، و . . .
تصور یک شخص مهربان ایدهآل، یکی دیگر از تکنیکهای درمان مبتنی بر شفقت است. این شخص معمولاً صدای خوبی دارد و نگرش پذیرا نسبت به مسائل دارد.
وقتی این تکنیکها را انجام دهیم متوجه میشویم که توجه ما از سمت خطر به سمت چیزهای دیگر گسترش پیدا کرده است. این درمان به ما کمک میکند که خود را سرزنش نکنیم و درعوض به چیزهای دیگری فکر کنیم و خود را آرام سازیم.
انواع رواندرمانی
اختلال نقص توجه شایع ترین اختلال روانپزشکی دوران کودکی است که حدود ۱۵درصد مراجعان به مراکز روانپزشکی اطفال را تشکیل میدهد ( ویلسن و همکاران، ۲۰۰۳ ). شیوع این اختلال در کودکان ایرانی ۶ تا ۱۲ساله در دامنه ای بین ۳تا ۶ درصد گزارش شده است ( خوشابی و همکاران، ۱۳۸۱) و ۳۳ د... بیشتر بخوانید
- طرحواره بی اعتمادی / بدرفتاری چیست؟ چطور آن را تشیخص دهیم و درمان کنیم؟
- تکنیک تصویرسازی ذهنی در طرحواره درمانی چیست؟
- طرحواره رهاشدگی چیست؟ چطور آن را تشخیص دهیم و درمان کنیم؟
- طرحواره محرومیت هیجانی چیست؟ چطور آن را تشخیص دهیم و درمان کنیم؟
- منظور از طیف شکننده در ISDTP (رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاهمدت) چیست؟
- شنیدن روان درمانگرانه: تحلیلی پدیدارشناسانه
- دروغهایی که باور کردهایم: تفاوت طرحواره درمانی با رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاهمدت
- ذهنیت های طرحواره ای : معرفی مدل ذهنیت طرحوارهای در طرحواره درمانی
- درد و رنج چه تفاوتی با هم دارند؟
منبع:
مترجم: حیمد بهرامی زاده
اثر تعاملی «شفقت به خود» و نشخوار فکری بیماران افسرده در «درمان مبتنی بر شفقت»



کارگاه طرحواره درمانی


