دیدگاه شناختی:
در مطالب قبلی درباره دیدگاههای نوین در روانشناسی مطالبی را ارائه و آنها را معرفی کردیم. در این مقاله قصد داریم دیدگاه شناختی در روانشناسی را به صورت خلاصه معرفی کنیم. دیدگاه شناختی رویکردی است که به درک فرایندهای ذهنی، مثل ادراک، یادآوری، استدلال، تصمیمگیری، حل مسئله، و روابط آنها با رفتار، میپردازد.
روانشناسی شناختی بر روشهای پردزاش اطلاعات در انسان تمرکز میکند. به عبارت دیگر این روانشناسان به متغیرهایی که واسطه بین محرک (ورودی) و پاسخ (خروجی) هستند علاقه دارند. این متغیرها عبارت اند از ادراک، توجه، زبان، حافظه و تفکر.
در دیدگاه شناختی دو فرضیه اصلی وجود دارد که در ادامه آنها را بررسی می کنیم:
۱- اولین فرضیه این است که تنها با مطالعه فرآیندهای ذهنی است که میتوانیم موجودات زنده را درک کنیم
۲- دومین فرضیه نیز از این قرار است که ما میتوانیم فرآیندهای ذهنی را به شیوه عینی مورد مطالعه قرار دهیم. برای این کار کافی است روی رفتارهای خاص تمرکز داشته باشیم، ولی آنها را از لحاظ فرآیندهای ذهنی پشت پرده تفسیر کنیم. روانشناسان شناختی برای تفسیر کردن تمام رفتارهایی که از انسان سر می زند ذهن را به کامپیوتر تشبیه میکنند.
در مورد فراموشی کودکی میتوان گفت که نمیتوانیم رویدادهای سالهای اولیه زندگی را به خاطر آوریم زیرا نحوه ذخیرهسازی اطلاعات قبل از ۳ سالگی با نحوه ذخیرهسازی آنها در سالهای بعدی تفاوت بسیار زیادی دارد. یعنی، برخی تغییرات رشدی، تغییر در روش سازماندهی اطلاعات در حافظه را موجب را میشوند. چنین تغییراتی، حدود ۳ سالگی، احتمالاً بسیار شدید است و این سن، مصادف است با افزایش شدید تواناییهای زبانی. زبان ابزاری است که روش جدید سازماندهی اطلاعات را ارائه میدهد.