ما چه میتوانیم بکنیم که به فرزندانمان اعتمادبهنفس دهیم، آنها را قادر به همدلی با دیگران کنیم و کاری کنیم تا جایی که میتوانند موفقیت در زندگی را تجربه کنند. با روان حامی همراه باشید.
شاید مهمترین پیامی که والد میتواند به کودک انتقال دهد، این باور است که صرفا حضور کودک موجب شادی و لذت است. «بودن» کودک در این دنیا یک هدیه گرانبهاست. به همین سادگی. او مجبور نیست چیزی را ثابت کند، کار ویژهای انجام دهد و یا فردی خاص باشد؛ بلکه تنها همانگونه که هست برای پدر و مادر ارزشمند است و وجودش برای آنها لذت و شادی به همراه میآورد.
اینکه چیزی از کودک درخواست نکنید، اینکه هیچ رفتار یا کار خاصی از کودک انتظار نداشته باشید؛ بلکه فقط و فقط با لذتی که از حضور کودک در زندگی شما ناشی میشود به او پاسخ دهید، احتمالا مهمترین چیزی است که والدین میتوانند به فرزند خود هدیه دهند. همهی اینها به عبارتی «عشق بی قید و شرط» نامیده میشود.
یک مثال:
من به رفتار مادر خودم با دختر ناشنوای خود، سیبل فکر میکنم. ما به طور طبیعی از سیبل خواستههایی داشتیم که به پیشرفت او کمک میکرد. مثلا از او انتظار داشتیم یاد بگیرد صحبت کند، بخواند، بنویسد، درست رفتار کند و … تا بتواند به عنوان عضوی از یک جامعه، عملکرد مناسبی داشته باشد. اما مادر من به گونهای کاملا متفاوت با نوهاش رفتار میکرد. او فقط دستهای سیبل را به نرمی میگرفت، عمیق و مهربان به چشمهایش نگاه میکرد و میپرسید: عزیزم، آیا احساس خوشحالی میکنی؟ در واقع تنها «حضور» این دختر کوچک همراه با آن سمعکهای سنگین در حالیکه با قدمهایی لرزان وارد اتاق میشد، کافی بود تا گل از گل مادربزرگ دوستداشتنیاش بشکفد.
البته عشق بی قید و شرط به این معنا نیست که والدین نباید هیچگونه خواسته و انتظاری از کودک داشته باشند. والدین قطعا نیاز دارند که انتظارات خاصی را مشخص کنند، قوانین و مقرراتی را وضع کنند و در صورت لزوم انضباط و مسئولیت مثبت را آموزش دهند. اما با وجود همهی اینها کودک نیز باید احساس کند که حضور او برای خوشحالی کافی است و علیرغم همهی بایدها و نبایدها، وجودی ارزشمند دارد.
پرسشهایی جهت تامل:
آنچه نیاز است صادقانه به آن توجه داشته باشیم و لازمهی عشق بی قید و شرط ما به فرزند است، این است که همه اینها (نظم و انضباط، ادب، استقلال) باید برای فرزند ما خوب باشد، نه لزوما برای ارضای حس خودپسندی مادر یا پدر. چه میزان از آنچه ما از کودکان خود انتظار داریم، واقعا برای ارضای غرور و رضایت خودمان است؟ و یا چقدر دوست داریم پز موفقیتهای فرزندمان را به همسایه و آشنایان بدهیم؟ چقدر رویاهای ما به عنوان پدر و مادر در موفقیتهای فرزندمان در مدرسه، در ورزش، در هنر و یا حتی در ظاهر کودک، جلوهگر میشود؟ رویاهایی که ما خودمان قادر به برآورده کردن آنها نبودهایم. این پرسشهایی است که باید صادقانه با آنها روبهرو شویم.
حال اگر کسی این شادی را احساس نمی کند چه باید کرد؟ قطعا زمانهایی وجود دارد که والدین با رفتار بد فرزند مواجه میشوند؛ یا زمانیکه والد به قدری خسته است که قادر به پاسخگویی به فرزند نیست و نیاز دارد تا اوقاتی را به خود اختصاص دهد. در این اوقات بسیار دشوار است که احساس لذت و سرخوشی ناشی از حضور فرزند و عشق بی قید و شرط را تجربه کرد. در صورت امکان، لازم است خلوتی را پیدا کنیم که به تنهایی و دور از فرزند، آرامش ذهن خود بازیابیم.
اما همیشه با همهی اینها، جایی در دل هر پدر و مادری هست که لذت و شادی از برکت حضور کودک در خانه، در آن موج میزند.
نویسنده: شیلا کهلر
مترجم: فرانک ناطقی
منبع:
The most essential thing a parent can do for a child


