زنان در اثر این احساسهای حقارت، ممکن است تصمیم بگیرند زنانگی خود را انکار کرده و به صورت ناهشیار آرزو کنند که ای کاش مرد بودند. هورنای این حالت را گریز از زنانگی نامید، وضعیتی که میتواند به بازداریهای جنسی منجر شود. بخشی از ترس جنسی مربوط به این وضیعت، از خیالپردازیهای کودکی درباره تفاوت اندازه آلت مردی بزرگسال با واژن دختربچه ناشی میشود. این خیالپردازی ها بر صدمه دیدن واژن و درد ناشی از دخول اجباری تمرکز دارند. این، بین میل ناهشیار به داشتن بچه و ترس از آمیزش جنسی، تعارض ایجاد میکند. اگر این تعارض به قدر کافی قوی باشد، میتواند به آشفتگیهای هیجانی منجر شود و خود را در روابط با مردان آشکار سازد. این زنان به مردان اعتماد ندارند و پیشروی جنسی آنها را رد میکنند.
عقده ادیپ
هورنای درباره ماهیت عقده ادیپ نیز با فروید مخالف بود. او وجود تعارض بین کودکان و والدین را انکار نکرد، ولی باور نداشت که منشا جنسی دارد. او با حذف کردن مسایل جنسی از عقده ادیپ، این وضعیت را به صورت تعارض بین وابستگی به والدین و خصومت نسبت به آنها تغییر کرد.
ما در مورد رفتارهای والدین که ارضای نیاز کودک به امنیت را تضعیف میکنند و خصومت در او به وجود میآورند، بحث کردیم. در عین حال، کودک به والدین وابسته میماند، طوری که نشان دادن خصومت مجاز نیست و میتواند به امنیت کودک بیشتر صدمه بزند. کودک در واقع میگوید: «چون به تو نیاز دارم، مجبورم خصومتم را سرکوب کنم».
همان گونه که اشاره کردیم، تکانههای خصمانه باقی میمانند و اضطراب بنیادی را به وجود میآورند. از نظر هورنای، «تصویری که حاصل میشود، دقیقا شبیه چیزی است که فروید عقده ادیپ نامید: وابستگی شهوانی به یکی از والدین و حسادت نسبت به دیگری». بنابراین، توجیه او برای عقده ادیپ با تعارضهای روانرنجور که از تعاملهای والد-کودک ناشی میشوند، ارتباط دارد. این احساسها بر مسایل جنسی با نیروهای زیستی دیگر استوار نیستند، عمومیت هم ندارند. آنها فقط در صورتی پرورش مییابند که والدین امنیت کودک را را تضعیف کنند.
پاسخ فروید به هورنای
فروید به انتقاد هورنای از نظر او درباره زنان پاسخ نداد و مفهوم عقده ادیپ خود را نیز تغییر نداد. او در اشارهای غیرمستقیم به دیدگاه هورنای نوشت: «اگر یک زن روانکاو، که به قدر کافی در مورد شدت آرزوی خود برای آلت مردی متقاعد نشده است، نتواند اهمیت این عامل را در بیمارانش نیز درک کند، نباید خیلی تعجب کنیم». فروید در مورد خود هورنای چنین گفت: «او توانا ولی بدخواه است». هورنای از اینکه فروید نتوانست معقول بودن دیدگاه وی را تایید کند، ناراحت بود.
محمدامین موفق – HotsonHor M.A.M
منبع: نظریههای شخصیت شولتز


