خانواده نیز مانند هر منظومهی دیگری در طبیعت به دنبال تعادل و ثبات است و به عنوان یک سیستم برای خود نقاط تعادل حیاتی در نظر دارد.
منظومه چیزی بیش از مجموع اجزا تشکیل دهندهی خودش است.
ارتباط معنادار و منسجم اجزا یک منظومه از نشانه های بارز آن است. هر منظومه علی رغم تمام تغییرها در شرایط و نیازها و خواسته ها، اعم از تولد فرزند، ورود به مرحله ی جدیدی از زندگی مثل نوجوانی و جوانی، تغییرات بزرگ مثل تغییر دادن شغل و یا بیکاری و یا مرگ یک عزیز و … به دنبال حفظ کردن ثبات و به دست آوردن یک تعادل در عملکرد خود است.
یعنی برای داشتن تعادل حیاتی خود تلاش میکند تا یک شیوه ی ثابت، قابل پیش بینی و دارای قاعده را پی بگیرد و آن را برای خود نگه دارد. همینطور منظومه همواره در حال حرکت و تغییر در طول زمان است و ثابت نمیماند. پس ما شاهد یک چرخه ی تعادلی حیاتی هستیم که با وجود تمام تغییرات در رفتار افراد، ثباتی در روابط و تعاملات میان آنها ایجاد میکند.
یکی از راه هایی که منظومه ی خانواده برای حفظ تعادل و ثبات خود در زمان بروز تعارضات بین دو نفر از اعضا پیش میگیرد، مثلث سازی است.
به این معنا که این دو نفر با وارد کردن فرد (یا حتی شی) سومی در رابطه ی خود تلاش میکنند از تنش ها بکاهند و از رسیدن تعارض به نقطه ی بحرانی پیش گیری کنند.
البته مثلث سازی تنها به این حالت در خانواده محدود نمیشود و ممکن است برای پایین آوردن تنش در روابط اجتماعی نیز نفر سومی وارد رابطه ی دو نفر شود تا بتواند اختلاف میان آنها را کاهش دهد و از اضطراب رابطه ی دو نفره ی آنها بکاهد.
گاهی روش مثلث سازی که برای رسیدن به تعادل پیش گرفته میشود آسیب زا نیست؛ اما زمانی که تعارض بین دو نفر بسیار شدید باشد، مثلث سازی نه تنها به کاهش تنش و تعارض کمک نمیکند بلکه باعث منجمد شدن تعارض و عدم توانایی افراد به حل آن میگردد.
در خانواده عموما روش مثلث سازی بین زن و شوهری اتفاق میافتد که نمیتوانند تعارضات بین خود را حل کنند و برای کم کردن استرس فرد سومی را که معمولا فرزند خودشان است وارد رابطه میکنند.
از نظر بوئن زن و شوهرتا زمانی که سطح اضطراب پایین باشد، با هم در یک نظام دوتایی و با تبادل احساسات بدون مشکل پیش میروند تا زمانی که استرس درونی یا بیرونی در یکی از آنها یا هر دو این وضعیت را از ثبات خارج کند. آنها فرد سوم را که از نظر بوئن فرد آسیب پذیرتر است را وارد رابطه میکنند.
آسیب پذیری در نگاه بوئن به معنی تمایزیافتگی پایین فرد و امتزاج درونی بالاست.
خود متمایزسازی، به این معناست که فرد توان ایجاد تعادل بین دو نیروی با هم بودن (در خانواده) و حفظ فردیت خود را داشته باشد و در واقع بتواند واکنش عاطفی مبتنی بر غریزه را از عملکرد مبتنی بر تفکر جدا کند.
هم ثبات و هم انعطاف در یک رابطه و نظام سه تایی بیشتر از یک رابطه ی دوتایی خواهد بود. اما در یک مثلث، زمانی که استرس کم شود و وضعیت به حالت عادی برگردد، چیزی که باقی میماند، دو نفر یعنی زن و شوهر هستند که رابطه شان آرامش قبل را پیدا کرده و در کنار هم هستند و یک فرد خارجی که فرزند آنهاست تنها باقی میماند.
البته هر چه تنش ها و تعارض ها بیشتر و بزرگتر باشد تعداد مثلث ها نیز گسترش مییابند و چندین نفر را درگیر میکنند. ما در یک خانواده ی بحران زده و پر از تمایز حتی درگیر شدن همسایه ها، مدارس، پلیس و … را شاهد هستیم که با زیاد شدن تعداد مثلث ها حل و فصل کردن تعارض ها بسیار پیچیده تر و مشکل میگردد.
مثلث سازی ها در تعارضات زن و شوهر معمولا به مشکلات خانوادگی، روابط نامشروع و کشیده شدن یک فرد از خارج از خانواده به رابطه و خیانت و مشکلات کودک در خانواده منجر میشود.
هر چه سطح تمایزیافتگی در افراد خانواده پایین تر باشد، مثلث سازی بیشتر اتفاق میافتد و هر چه مثلث سازی بیشتر باشد رشد تمایزیافتگی را کاهش میدهد و این خود بحران دیگری میسازد.
به عنوان یک مثال بارز از مثلث سازی، دعوای بین خواهر و برادر ها را در نظر بگیرید. والدین اگر به یکی از فرزندان خود حس بهتری داشته باشد طرف او را در دعوا خواهد گرفت و احتمالا تنش را موقتا کاهش خواهد داد اما تعارض و مساله بین فرزندان حل نشده باقی خواهد ماند.
مینوچین مثلث سازی را متحد شدن هر یک از والدین با کودک علیه والد دیگر میداند. اتحاد هر یک از والدین با کودک از سوی والد دیگر یک حمله در نظر گرفته میشود و کودک آسیب زیادی از این رابطه میبیند.
به طور کلی مثلث سازی روشی برای کم کردن اضطراب و به تعادل رساندن رابطه ی زن و شوهری است که توانایی حل تعارض میان خود را ندارند و ورود کودک به این رابطه ی دو نفره آسیب های فراوانی برای او در پی خواهد داشت. ضمن اینکه تعارض های موجود از بین نخواهند رفت، شناسایی و از بین بردن مثلث ها خود مشکل دیگری به مجموعه اضافه خواهد کرد.
منابع: خانواده درمانی گلدنبرگ.هربرت گلدنبرگ و آیرین گلدنبرگ.مترجم مهرداد فیروزبخت.نشررسا.
ملاحظات پارادایمیک در خانواده درمانی.دکتر معصومه اسمعیلی.نشرعلم