چه کسی میتواند علاقهاش به المپیک، Super Bowl یا NBA را انکار کند؟ اگر از بیشتر دانش آموزان سال اول خود بخواهید که Michael Jordan، Jeff Gordon یا Serena Williams را توصیف کنند، آنها به راحتی این کار را انجام میدهند. اگر از همان دانش آموزان دربارهی B.F. Skinner، Elizabeth Loftus و Harry Harlow سؤال کنید به احتمال زیاد به شما خیره میشوند. در حالی که ساعاتی ازنیمه شب گذشته دانش آموزان بیدارند و به تماشای ورزشهای مورد علاقه خود میپردازند، و اغلب آنها توجه کمتری به موضوعات علمی دارند. این امید وجود دارد که بتوانیم در تدریس کردن از روانشناسی ورزش برای افزایش انگیزه و هیجان در کلاس استفاده کنیم. رویکردهای نظری مورد استفاده در روانشناسی ورزشی به هر حوزهای که عملکرد در آن اهمیت دارد، مرتبط میشود. به عنوان مثال، نوازندگان یک ارکستر، بازیگران یک تئاتر یا دانش آموزان یک کلاس همگی نوعی تلاش گروهی به همراه مشکلات یکسانی را تجربه میکنند همانطورکه ورزشکاران برای این که عملکرد خوبی داشته باشند با مسائل مختلفی دست و پنجه نرم میکنند.
تکنیکهای انگیزشی مد نظر روانشناسان ورزشی به دستیابی“هفت اصل خوب تمرین کردن” که Chickering و Gamson (1987) برای تدریس بهتر در کلاس (برای مثال تقویت یادگیری فعال) مطرح کردهاند، کمک کرد.
ما سه دسته بندی از تکنیکهای، برنز، نقره و طلا را به وجود آوردیم که یادگیری فعال را بر اساس مفاهیم و تئوریهای سازگار با روانشناسی ورزشی تقویت میکنند. سطح دشواری و ریسک پذیری دربه کار بردن استراتژی یادگیری فعال در کلاس با هر دسته افزایش مییابد-از برنز به نقره و طلا-اما مزایایی هم دارد.
برنز: اصول اولیه
بسیاری از مؤلفههای اساسی روانشناسی ورزشی که مربوط به ورزشکار و مربی است به راحتی میتوانند در روابط دانش آموز و معلم هم گسترش پیدا کنند. در حالی که هدف از مشارکت ورزشکار و مربی ارتقاء عملکرد ورزشی است و هدف از مشارکت دانش آموز و معلم تقویت عملکرد تحصیلی است.
مدیریت زمان
یک مربی خوب میداند چه موقع وقت استراحت بگیرد، چه تاکتیکهایی را اجرا کند، و چه زمانی بازیکنی را که نیاز به استراحت دارد را از بازی بیرون بکشد. به عبارت دیگر مربیان حرفهای به خوبی زمان را مدیریت میکنند و به بازیکنان خود مدیریت کردن زمان را آموزش میدهند.
همچنین مهارتهای مدیریت زمان میتواند به ایجاد یک محیط مفید در کلاس کمک کند. چه تعداد از ما با واگذار کردن تکالیف کم در ابتدای ترم به دانش آموزان، حجم زیادی از تکالیف را به پایانترم موکول میکنیم و آنها را مضطرب میکنیم؟ همچنین ما به عنوان یک معلم، در پایانترم برای تکمیل کردن نمرات احساس دستپاچگی میکنیم. برای اکثر ما، پایانترم مثل یک وقت اضافهی حساس فوتبال است که امتیاز تیممان عقب است.
برای مقابله با این مشکل، ما از دانش آموزان میخواهیم که فکر کنند یکترم مانند یک بازی بسکتبال به چهار کوارتر تقسیم میشود، و به آنها تاکید میکنیم که انجام تکالیفشان را در اولویت قرار دهند و به تعویق نیندازند. ما به دانش آموزان توصیه میکنیم تا در سه کوارتر اول (سه ماهه اولترم) تکالیف خودشان را انجام دهند، به طوری که درکوارتر چهارم (امتحانات پایانترم) در بازی جلوتر باشند. البته دانش آموزان درماه های اول دانشی کمی را میآموزند، اما سپردن تکالیف کوچک به آنها (مثل، کویزها، تفسیرکتابها و آزمایشها) باعث انجام به موقع وظایفشان در ابتدای ترم میشود.
تعیین هدف
اگر از هر فوتبالیست حرفهای بپرسید که هدف نهایش در این فصل چیست، به احتمال زیاد میگوید: «به Super Bowl بروم! «اگر از او بپرسید که چطور قصد دارد به هدفش برسد، او هدفهای کوتاه مدت خودش و تیمش را لیست میکند. از طرف دیگر، اگر از دانش آموزان سال اول در مورد اهدافشان سؤال کنید احتمالاً پاسخهای مبهمی میگیرید (در مدرسه خوب کار کنیم، نمره قبولی درترم بگیریم یا فقط به مدرسه برویم). علاوه بر این، دانش آموزان محدودی برنامهای برای رسیدن به اهدافشان خواهند داشت.
تعیین هدف، مهارتی است که روانشناسان ورزشی به ورزشکاران آموزش میدهند و میتواند بازده فردی دانش آموزان را هم افزایش دهد. در حقیقت، روانشناسان ورزشی بر اهمیت مشخص کردن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت تأکید میکنند Burton)،۱۹۹۲). از دانش آموزان بخواهید که اهداف اولیه یا کوتاه مدت و بلند مدت خود را در اوایل ترم تعیین کنند. این اهداف باید واقع بینانه و در عین حال چالش برانگیز، خاص و انعطاف پذیر باشند. دعوت از افراد کلاس به همفکری کردن و انجام کارهای مفید (مثل کارکردن در کلاس، تحصیل در کتابخانه در زمانهای خاص، یا کمک گرفتن از مراکز علمی) برای دانش آموزان سال اول بسیار مؤثر خواهد بود.
معلمان میتوانند با استفاده از این اصول اهداف را شناسایی کنند و برنامههای آموزشی برای مشخص کردن اهداف طراحی کنند. اگرچه ما اعتقاد داریم که اهداف مشخصی برای خودمان داریم، اما اغلب ما مشغول به کارهای روزمره هستیم و اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را فراموش میکنیم. همانطورکه گاهی اوقات یک مربی عملکرد تیم خود را منفی ارزیابی میکند و به بازیکنان خود میگوید: «به خودتان بیایید«، یک معلم هم گاهی ممکن است روند کلاس خود را ارزیابی کند و ببینید که آیا تکالیف، در راستای اهداف کلاس هستند یا خیر.
آیا در کلاس رسیدن به سطح جهانی مسابقات Indy 500 و بردن این مسابقات برای شما اهمیتی دارد؟ به عبارت دیگر هدف واقعی شما چیست و چگونه سعی میکنید به آن برسید؟
تشکیل گروه/ پروژههای گروهی
آیا تا به حال توجه کردهاید که چرا در ابتدای بازی فوتبال همه بازیکنان با هم وارد زمین میشوند؟ یا آیا توجه کردهاید که در پایان یک نمایش تئاتر، چرا همهی بازیگران بعد از تشویق شدن دست یکدیگر را میگیرند؟ امروزه برای بهبود عملکرد و رسیدن به موفقیت، نیاز به کارگروهی داریم. با این وجود، اساتید اغلب ابراز تأسف میكنند كه پروژههای گروهی در كلاس به خوبی انجام نمیشود.
روانشناسان ورزشی مدتهاست که تشکیل دادن گروه را کاری اساسی و مهم در کارگروهی میدانند.
با این حال، گروههای دانش آموزی هنوز آمادگی همکاری با یکدیگررا در غالب یک گروه ندارند. گروههای دانش آموزی در صورتی که وقتی برای شکل گیری، تضاد یا درگیری، انسجام و بهره وری گروه نگذارند یک گروه نمیشوند. (Tuckman،۱۹۶۵)
به عبارت دیگر، ابتدا دانش آموزان باید به صورت گروهی دور هم جمع شوند و با یکدیگر آشنا شوند. در این مرحله آنها باید اسامی یکدیگر را یاد بگیرند و اطلاعاتی راجب مخاطبشان به دست آورند. آنها همچنین برای تعیین کردن نقشهای فردی مانند رهبر یا مؤسس گروه و مسئول ثبت اطلاعات نیاز به همفکری با یکدیگر دارند.
ممکن است شما از دانش آموزان بخواهید که نقشهایشان را با یکدیگر تعویض کنند و تغییرات بخشی طبیعی از فعالیتهای گروهی است. مرحله سوم تشکیل گروه مستلزم این است که اعضا منسجم باشند و بدانند که گروه چگونه کار میکند (به عنوان مثال، برگذار کردن قرارهای خارج از کلاس، ایمیل زدن، تفکر دربارهی کارهای گروه). سرانجام در آخرین مرحله، گروه به دنبال اجرایی کردن کار خود میرود.
با استفاده از توصیههای فوق، ما استراتژیهای مؤثری را آموختهایم. ما آموختیم بهتر است دانش آموزانی که با یکدیگر دوست هستند را در گروههای جداگانه قرار دهیم. ما باید زمانی را برای اعضای گروه در نظر بگیریم تا با یکدیگر آشنا شوند و در مورد موضوعی خاص همفکری کنند. برای این که گروهها عملکرد مؤثری داشته باشند لازم است که هربخش از کار را به عضوی از گروه واگذار کنیم و برای هر عضو مسئولیتی فردی در نظر بگیریم. باید گروهها را راهنمایی کنیم که چگونه باید با یکدیگر کار کنند و در صورت لزوم اختلافات خود را حل کنند. اگر برای مدیریت دورهتان از سیستم Blackboard استفاده میکنید به وجود آوردن بحثهای گروهی، روابط میان اعضأ را بهبود میبخشد. واگذاری کارهای ساده مانند انتخاب کردن اسم برای گروه میتواند به گروههای دانش آموزی کمک کند تا مؤثر ترعمل کنند. به خاطر داشته باشید که صدا کردن دانش آموزان با نام خودشان بهترازاین است که بگویید: «هی پسری که اونجا میشینی یا خانمی که موهای بلوند داری و عینک میزنی و یا دوستی که خودتو نشون نمیدی!
نقره: تکنیکهای پیشرفتهتر
برای بالا بردن سطح انگیزه وهیجان درکلاس وکمک به دانش آموزان برای رسیدن به بالاترین سطح خود، به مفاهیم زیر که اغلب در روانشناسی ورزشی و ورزش مورد بررسی قرار میگیرند توجه کنید.
مدیریت استرس
متأسفانه، موضوع مدیریت استرس بسیاررایج است و تقریباً به کلیشه تبدیل شده است. با این حال، مربیان تیمها غالباً وقتشان را صرف صحبت کردن دربارهی راههای پیروزی در بازیهای بزرگ یا مقابله با حریفان دشوارمیکنند. ورزشکاران حرفهای برای کار خود برنامه ریزی میکنند و برنامه پشتیبانی هم برای خود تهیه میکنند. آنها موانعی که وجود خواهد داشت را پیش بینی میکنند وبا تمرکزکردن میتوانند کارخود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. (Orlick،۱۹۸۶)
بسیاری از ورزشکاران با استعداد بازیهای بزرگ را برای خودشان تصویر سازی میکنند و در عین حال از تکینک های تنفس برای حفظ کردن تمرکز خود استفاده میکنند. این تکنیکها استرس را از طریق استراتژی مقابله با مشکلات (تمرین و آمادگی) و احساسات (افزایش کنترل بر حواس و آرامش) از بین میبرد.
از طرف دیگر، دانش آموزان اغلب نمیتوانند خود را از لحاظ ذهنی برای امتحانات یا ارائههای بزرگ آماده کنند. برخی دانش آموزان ممکن است توانایی برقراری تعادل میان تکالیف سنگین مدرسه وکارکردن دردیگر حوزههای مدرسه را نداشته باشند. شما میتوانید با ارائه پیشنهاداتی مثل روشهای مطالعه برای امتحانات (تمرین کردن)، روشهای انجام تکالیف (برنامهترم) و راه و روشهای خاص دوره (قوانین ترم) به دانش آموزان کمک کنید.
شما میتوانید به دانش آموزان کمک کنید تا از لحاظ ذهنی برای امتحانات مهم و دوران امتحانات آماده شوند و به آنها بگوید چگونه خود را برای امتحان آماده کنند (تعداد سؤالات، قالب سؤالات، تاکید بر مطالب مهم و غیره). حتی در سختترین مسابقات ورزشی هم مانند المپیک، ورزشکاران قبل از شروع بازیها از معیارهای داوری و اخطارهای احتمالی آگاهی دارند.
انگیزدرونی و بیرونی /پاداشها
انگیزه درونی انگیزهای برای تأمین نیازهای داخلی و درونی است، در حالی که انگیزه بیرونی انگیزهی انجام کاری برای رسیدن به پاداش خارجی است. پاداش، مانند جایزه و پول، به ورزشکاران انگیزهی فوق العاده ای میدهد، اما ورزشکاران بزرگ تمایل دارند که انگیزهای درونی داشته باشند. آنها میخواهند عملکرد خوبی داشته باشند تا از خود راضی باشند. (Deci،۱۹۷۵)
در کلاس، پاداشهای خارجی مانند نمرات وامتیازات کسب شده باعث انگیزه بسیاری از دانش آموزان میشود و قطعاً، ما به عنوان معلم، حضور و مشارکت در کلاس و تکمیل تکالیف را در نمرات تأثیر میدهیم تا دانش آموزان را تشویق کنیم.
چگونه میتوانیم در کلاس خود محیطی مفید و با نشاطتر ایجاد کنیم و نیازهای دانش آموزان با انگیزه را برآورده کنیم؟ یک روش مهم برای شناخت و افزایش انگیزه درونی، طراحی تکالیفی است که شخصاً برای دانش آموزان اهمیت دارد.
علاوه بر این، ما میتوانیم تکالیفی را انتخاب کنیم که دانش آموزان عملاً در زندگیشان با آنها مواجه میشوند. و میتوانیم هنگام تدریس، مثالهایی عملی برای دانش آموزان بزنیم تا از آنها در محتویات پروژه نهایی خود استفاده کنند.
بیشتر ورزشکاران به خاطر عشقشان به ورزش این کاررا انجام میدهند، و این وظیفه ما است که به دانش آموزان کمک کنیم تا کاربرد روانشناسی را در مسائل روزمرهشان تشخیص داده و درک کنند.
کاپیتان تیم
کاپیتانهای تیمهای ورزشی بازیکنان باتجربه و قدرتمندی هستند که توسط تیم یا مربی انتخاب میشوند و به هم تیمیهای خود انگیزه میدهند تا بهترین عملکرد را داشته باشند. مفهوم کاپیتانی یک تیم شبیه به رهبر بودن دریک کلاس است. دانش آموزان میتوانند با رهبری کردن در سازماندهی گروهها، پروژهها یا جنبههای مختلف دیگر در کلاس (انتخاب فیلم) سر گروه یک گروه باشند. سر گروهی در یک گروه باعث به وجود آمدن حس تملک وتقویت مهارتهای رهبری درما میشود.
دانش آموزان در اوایل ترم درگروه های معینی قرار میگیرند و امکان تغییر در گروههای خود را ندارند (برای صرفه جویی وقت در مرحله شکل گیری، تضاد و انسجام). و ما به هر گروه اجازه میدهیم که سرگروه خود را با رأی دادن به کاندید یا شخص مورد نظرشان انتخاب کنند. در مدرسه، معمولاً سه نوع پروژه گروهی داریم (به عنوان مثال ارائه پاورپوینت، مناظره کلاسی، ارائه مقاله، ارائه پای تخته وغیره) و برای هر فعالیت به یک سرگروه متفاوت نیاز داریم، بنابراین حداقل سه عضو گروه فرصت سرگروه بودن را خواهند داشت. در کلاسهایی با ۲۵ تا ۴۰ دانش آموز، تقسیم کردن کلاس به گروههایی با شش تا هشت دانش آموز و یک سرگروه مطلوب است. در کلاسهای بزرگتر، معلمان میتوانند گروههای ده تا دوازده نفره دانش آموزی با دو سرگروه ایجاد کنند. ما میتوانیم به سرگروههایی که تلاش مضاعفی داشتند و با مهارت بالا خود در رهبری کردن بهترین پروژه گروهی را هم ارائه دادند امتیاز و پاداش بدهیم.
تلاش برای موفقیت: تمرینات چالش بر انگیز و پر خطر
دو نوع ورزشکار وجود دارد. ورزشکاران حرفهای که همیشه درحال ورزش کردن هستند و کسانی که گاهی اوقات ورزش میکنند. این ورزشکاران اهل ریسک کردن نیستند و محیطی آرام را تجربه میکنند. از طرف دیگر ورزشکاران حرفهای (به عنوان مثال،Danica Patrick، Lance Armstrong و Brett Favre) ریسک پذیری بیشتری دارند. این ورزشکاران به خود فشار زیادی میآورند وبرای هدفشان تلاش میکنند. بعضی مواقع، ما هم باید از خودمان سؤال کنیم: «که آیا میخواهم یک معلم معمولی بمانم یا میخواهم ریسک کنم و به دنبال رسیدن به موفقیت باشم؟


افزایش روحیه و انگیزش
بخشی از دلایلی که مردم آنقدر ورزش را دوست دارند به دلیل هیجاناتی است که در ورزش وجود دارد. این هیجان از کجا میآید؟ آیا از تماشگران یا مسابقه ناشی میشود؟ یا اینکه شور و شوق خود ورزشکاران باعث ایجاد این هیجان میشود؟ مربیان برای بالا بردن روحیه بازیکنان خود از تکنیکهای انگیزشی استفاده میکنند. آیا ما به عنوان یک معلم کلاسهای خود را با انگیزه و انرژی شروع میکنیم؟ اگر میخواهید شوق وانگیزه یادگیری را در کلاس افزایش دهید، کلاس خود را با حرفهای معمولی و پیش پا افتاده شروع نکنید (به عنوان مثال، امروز ما میخواهیم دربارهی چهار قسمت از مغز صحبت کنیم یا سؤال پرسیدن از افراد کلاس که نظرتون راجب این موضوع چیه؟).
چه کسی دوست دارد که در آغاز هر بازی روی نیمکت بشیند؟ یک راه آسان، هر چند پر ریسک، برای افزایش انگیزه این است که به دانش آموزان اجازه دهیم شروع کلاس را به دست بگیرند به عنوان مثال، دانش آموزان میتوانند با یک فعالیت گروهی کوچک مانند فهرست کردن همه چیزهایی که از قبل در مورد مبحث میدانند، شروع کنند. همچنین موسیقی میتواند باعث ایجاد انگیزه در دانش آموزان شود. به راحتی میشود کلاس را با یک موسیقی مربوط به موضوع درس شروع کرد (به عنوان مثال قبل از موضوع افسردگی، آهنگ”Dont worry and be happy” و قبل از موضوع جذابیت، آهنگ”I’m Too Sexy for My Shirt”). نتیجه میگیریم که استفاده از فعالیتهایی که یخ کلاس را میشکند باعث میشود کلاس خیلی خوب پیش برود و فقط دانش آموزانی که در جریان کلاس هستند با انگیزهتر میشوند، نه کسانی که به کلاس اهمیت نمیدهند.
رقابت گروهی
ما فهمیدیم که دانش آموزان درارائه های گروهی نسبت به ارائههای فردی، با یکی کردن نقاط قوت خود، خلاقیت بیشتر و کاهش دادن اضطرابشان ارائهای با کیفیتتری خواهند داشت. اگرچه ما معتقدیم که همکاری باید درون گروهها وجود داشته باشد اما روانشناسان ورزشی اشاره میکنند که ایجاد رقابت دربین اعضای گروه میتواند انگیزه و عملکرد آنها را افزایش دهد. نکته اصلی حفظ تعادل بین همکاری ورقابت، ایجاد رقابتی صمیمانه با در نظرگرفتن جوایزی کوچک (مثل آبنبات، مداد یا دادن نمره اضافی) است. ما میتوانیم از این رقابتهای کوچک برای کارهای گروهی مثل ارائهها، مقالات نهایی و پروژههای انجمن دانش آموزی استفاده کنیم. وقتی دانش آموزان میدانند که رقابتی صمیمانه بین اعضای گروه وجود دارد، پروژهی بهتری هم ارائه میدهند. تجربیات نشان میدهد، دانش آموزان ذاتاً میل به رقابت کردن دارند و همیشه دوست دارند گروه آنها بهتر ازسایر گروهها عمل کند. به عنوان مثال، ما اغلب جایزه را به تیم برنده که حداکثر امتیازات (بیست از بیست) را کسب کرده میدهیم حتی اگر سایر تیمها امتیازاتی از تیم برنده بگیرند فقط برای کسب عنوان بهترین تیم تلاش کردهاند.
امتحانات گروهی
درطی یک روزامتحانی، دانش آموزان طوری قدم میزنند که انگاردارند به طرف مرگ قدم بر میدارند و خیلی عجیب به نظر میرسند. درحین امتحان، به همه طرف نگاه میکنند و هنگام تمرکز کردن چشمانشان را محکم میبندند. و وقتی برگه امتحان را روی میزشان میگذارند، آنها را دعوت به آرامش میکنند. چگونه میتوان از اصول روانشناسی ورزشی برای بالا بردن انگیزه وعملکرد درامتحان استفاده کرد؟ اولین پیشنهاد این است که دانش آموزان به سؤالات امتحان یا بخشی از سؤالات به صورت گروهی پاسخ بدهند. ما امتحاناتی به وجود آوردیم که شامل بخشهای انفرادی و گروهی است. وهر دو بخش از جنبهی ارزیابی دانش، درک مطلب و کاربردی بودن مانند امتحانات عادی است. استفاده از امتحانات گروهی دانش آموزان را ترغیب میکند تا با هم برای امتحان آماده شوند. علاوه بر این، در طول امتحان، دانش آموزان برای تکمیل کردن کار گروهیشان با یکدیگر مشورت میکنند. بعد از بخش گروهی (معمولاً یک مورد مطالعاتی، سؤال علمی، معمای اخلاقی، تحلیل پژوهش و غیره میباشد.)، دانش آموزان هیجان زده وآماده برای امتحان انفرادی (برای مثال سؤالات چند گزینهای، پاسخ کوتاه، وصل کردنی، نگارشی) خود هستند. به دلایل کاربردی و انگیزشی، بهتر است که زمان محدودی (مثلاً ۲۰ دقیقه) برای آزمون گروهی در نظر بگیریم و برای آزمون انفرادی هم از این مؤلفه پیروی کنیم.
دستاورد
هنگامی که در تدریس خود از مؤلفههای روانشناسی ورزشی استفاده میکنیم کلاسهای ما پویاتر و فعالتر میشوند و فضای پرشورتری دارند. و کلیشههایی مانند no pain, no gain””،” nothing ventured, nothing gained”و” Just do it” همگی با در نظر گرفتن تکنیکهای روانشناسی درست میباشند. ما اعتقاد داریم که استفاده از مؤلفههای روانشناسی در تدریس مفیدتر است و مزایای زیادی دارد پس بیایید همه برای به رسیدن به موفقیت تلاش کنیم.