هرکدام از ۳ نوع افراد خودشیفته در اولین قرار آشنایی چطور رفتار میکنند
از اولین قرار آشنایی میتوانید پیشبینی کنید که خودشیفتهها در رابطه نزدیک چطور رفتار خواهند کرد.
برای زمان استراحت به کافهی کتابخانه رفته و غرق مطالعه کتاب شعری که یکی از دوستان بهتازگی معرفی کرده بود، چای مینوشیدم و لذت میبردم. از آنجایی که با کسی صحبت نمیکردم، ناگزیر گفتگوهای دانشجویان میزهای کناری را میشنیدم. بین ۳ نفر از آنها راجع به اینکه تعداد معدودی از دانشجویان و فارغالتحصیلان برخی از رشتههای علمی در جامعه ما فقط خود را قبول دارند و دیگران را بهحساب نمیآورند بحث جالبی درگرفته بود و خلاصه شمایی کلی از ویژگیهای یک شخصیت خودشیفته را بیان میکردند و چون رشته تخصصیشان روانشناسی نبود دقیقاً از این لفظ استفاده نمیکردند اما رفتارهای آشکاری که از آنها توصیف میکردند دقیقاً مشابه علائم چنین شخصیتهایی بودند. رفتارهایی که این دوستان از دیدنشان آزرده شده بودند.
من سعی میکردم حواسم را به مطالعه جمع کنم، اما از آنجایی که قبلاً چنین بحثی را باهم رشتهایهای خود تجربه کرده بودم (البته نه صرفاً در مورد قشر خاصی از افراد)، دوست داشتم از نظرات افراد از گروههای مختلف جامعه و تجربیات آنها هم آگاه باشم. و ازآنجاییکه درست قبل از آمدن به کافه برای استراحت، شروع به ترجمه این متن درباره ویژگیهای افراد خودشیفته در اولین قرار آشناییشان کرده بودم، دل کندن از مکالمه برام سخت دشوار بود. در همین حین یکی از آنها سؤال جالبی مطرح کرد که بیارتباط به موضوع ترجمهام نبود. اینکه “آیا این افراد در زندگی شخصی و عاطفیشان هم این ویژگیها را با خود به همراه میبرند یا خیر و خلاصه اینکه زندگی در کنار آنها به همین سختیِ روابط اجتماعی خواهد بود یا خیر”. دیگر نتوانستم تاب بیاورم و وقتی در انتهای بحث یکی از آنها به دیگران میگفت که باید این سؤال را از یکی از دوستان روانشناسم بپرسم، با خندهای دستم رو شد و این فرصت پیش آمد که برای آنها برخی از ویژگیهای چنین شخصیتی را توضیح بدهم و سپس به سؤال یکی دیگر از دانشجویان آن جمع پاسخ دهم که : “خب این افراد با چه کسانی قادر به زندگی خواهند بود؟”
اما اینجا میخواهم از شما همراهان همیشگی روان حامی دعوت کنم که بعد از خواندن این مقاله، پیش خودتان جواب این دوست عزیز را بدهید که زندگی با چنین افرادی چه مزایا و معایبی دارد و اینکه در اولین قرار چطور میتوان به اینکه طرف خودشیفته هست یا خیر و اینکه از چه نوع خودشیفتگی رنج میبرد، پی برد.
—————————————————————-
وقتی که سخن از فرد خودشیفته به میان میآید، تصویری که به ذهن اکثر مردم میآید یک فرد برونگرای معاشرتی است که با اعتمادبهنفس بسیار بالا به نظر میرسد و در هر دورهمی، به سرعت خود را مرکز توجه قرار میدهد. اگرچه این تعریف کوتاه و مناسبی از رفتار یک فرد خودشیفته از نوع متظاهر است که احساس خودبزرگبینی میکند، اما افرادی با ویژگیهای متفاوتی نسبت به این گروه هم هستند که در طیف افراد دارای اختلال خودشیفتگی قرار میگیرند.
چیزی که به من بسیار کمک کرد تعیین ۳ زیرگروه اصلی برای گروه افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته است:
– متظاهر (خودنما) (exhibitionist)
– گنجهای (closet)
– زهرآگین، سمی (toxic)
برخی نظریهپردازان برای آنها اسامی متفاوتی در نظر میگیرند و یا انواع بیشتر یا کمتری از افراد خودشیفته را معرفی میکنند. (مثل: نخبهگرا، عاشقپیشه، غیراخلاقی، جبرانی. دستهبندی دیگری شامل آشکار، پنهان، اغواگر و انتقامجو. و یا دستهای با دو نوع خودبزرگبین و آسیبپذیر.)
نوعی که من آنها را خودشیفتههای زهرآگین مینامم، ممکن است توسط سایرین بدخیم و مهلک هم نامیده شوند. یا دیگر نظریهپردازان ممکن است همهی خودشیفتههای غیر متظاهر را خودشیفتههای پنهان بنامند. اگر نخواهیم روی اسامی حساسیت به خرج دهیم، آسانترین راه برای شناسایی اینکه شما با کدام زیرگروه از آنها سروکار دارید این است که به دقت به این نکته توجه کنید که آنها بیشتر از چه راهی ترجیح میدهند خوراکِ خودشیفتگی خود را تأمین کنند. بهطور خلاصه میتوانم بگویم:
خودشیفتههای متظاهر (خودنما) : میخواهند که تحسین و تمجید شوند.
خودشیفتههای گنجهای : میخواهند بهنوعی به فردی مربوط باشند که برایشان قابلتحسین است.
خودشیفتههای زهرآگین (سمی) : میخواهند که مسلط و چیره باشند و کاری کنند که شخص دیگر احساس بیارزشی کند.
چرا اهمیت دارد که بفهمیم خودشیفته موردنظر به کدام زیرگروه تعلق دارد؟
اگر قصد دارید که باکسی که از اختلال شخصیت خودشیفته رنج میبرد وارد رابطه عاشقانه شوید، باید دقیقاً آگاه باشید که خودتان را درگیر چه نوع رابطهای میکنید و اثر این خودشیفتگی روی رابطه شما دقیقاً چطور خواهد بود. اگر زود متوجه شوید که فرد موردنظر شما برخی مشکلات مربوط به خودشیفتگی را دارد، میتوانید اطلاعات اولیهای از ویژگیهای مشترک افراد دارای این اختلال شخصیتی به دست آورید. مثلاینکه:
– بسیار سرگرم و در بند مسائل مربوط به عزتنفس هستند.
– خودمحورند
– همدلی عاطفی ندارند.
– حساسیت افراطی نسبت به کممحلیها و خفیف شمرده شدن دارند.
– بهآسانی خشمگین میشوند.
– نا ارزنده سازی میکنند. (فرد مقابل را بیارزش یا کمارزش میکنند.)
– بسیار نسبت به وضعیت ظاهری خود آگاهاند.
همه اینها باعث میشوند که افرادی با چنین اختلالی بهسختی بتوانند روابط باثبات، صمیمانه و عاشقانهای را حفظ کنند.
انواع زیرگروههای خودشیفتهها
حال اگر یکقدم جلوتر برویم و خودشیفتهها را در این ۳ گروه طبقهبندی کنیم، اطلاعات بیشتری در مورد چگونگی رفتار آنها در روابط صمیمانه مییابیم.
شما ممکن است بدون آنکه حتی متوجه آن شده باشید، در رابطه با یک فرد خودشیفته بوده باشید.
هرکدام از ۳ گروه افراد خودشیفته الگوی مخصوص به خود را در روابط دارند. از آنجایی که تمرکز بسیار زیادی روی گروه خودشیفتههای متظاهر بوده است، بسیاری از مردم نمیدانند که انواع دیگری نیز در گروه افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته وجود دارند. این به این معناست که شما ممکن است سالهای سال، همسرِ یک خودشیفتهی غیرمتظاهر بوده باشید، بدون اینکه حتی از خودشیفته بودن شریک زندگیتان اطلاعی داشته باشید.
وقتی که اوضاع خیلی وخیم میشود، و ویژگیهای مربوط به خودشیفتگیِ شریک زندگی ناگهان، خیلی بیشتر بروز و جلوه بیرونی مییابند ، مردم از من میپرسند که :
“آیا این امکان وجود دارد که همسر من بهطور ناگهانی بعد از این همه سال خودشیفته شده باشد؟”
جواب این است : “خیر”. اختلال شخصیت خودشیفته در کودکی شکل میگیرد و اوایل جوانی قابلتشخیص است. فقط شما تابهحال قادر به تشخیص نشانهها نبودهاید.
————————————————————
چرا خودشیفتگی آنها در حال حاضر نمود بیشتری یافته است و بیشتر به چشم میآید؟
معمولاً” مشخص میشود که برخی از بحرانهای زندگی، عزتنفس همسر خودشیفتهی شما را تهدید کردهاند. سپس او برای سازگار کردن خود با این چالشها، شروع به استفادهی بیشتر از مکانیسمهای دفاعیِ مخصوصِ خودشیفتگی کرده است. به همین دلیل است که این رفتارهای دفاعی در آن برهه از زندگی فرد خیلی بیشتر به چشم میآیند.
این به آن معناست که بهاحتمال بسیار زیاد، مشکلات و شیوههای سازگاریِ همسرِ خودشیفتهی شما در تمام مدتِ بودنِ شما باهم، باعث ایجاد مشکلاتی در رابطه شما میشده است. فقط شما نسبت به این موضوع آگاهی نداشتهاید که مشکل اصلی این بوده است. زمانی که متوجه شوید باید به دنبال چه نشانههایی بگردید، قادر خواهید بود ببینید که حساسیتهای همسر خودشیفتهی شما چه نقش پررنگی در بسیاری از مجادلات و سوءتفاهمهای میان شما دو نفر در طول این سالیان دراز ایفا کرده است.
معرفی ۳ تیپ (زیرگروه) خودشیفته و نحوه ورود آنها به رابطه
در ادامه مطلب، معرفی اجمالی از ۳ زیرگروه اصلی در اختلال شخصیت خودشیفته خواهیم داشت و مثالهایی ارائه میشوند که نحوه رفتار این افراد را با شخصی جدید در اولین قرار آشنایی، بهصورت ملموس نشان میدهند.
نحوه رفتار آنها در اولین جلسه آشنایی به شما اطلاعات مفیدی در مورد نحوه عملکرد آنها در یک رابطه صمیمانهی طولانیمدت (اگر رابطهای بعد از قرار اول شکل بگیرد!) خواهد داد. تفاوت تنها در این است که در اولین قرار، آنها حداکثر تلاش خود را میکنند که خوب به نظر بیایند. اگر در جلسه اول رفتار آنها را نپسندیدید، پس بهاحتمال زیاد از بودن با آنها در جلسات بعدی، که ماندنتان در رابطه برای آنها اثباتشده و بهاندازه قبل برای به دست آوردن شما تلاش نمیکنند، هم لذت چندانی نخواهید برد.
خودشیفتهها معمولاً زمانی که نوبت به نشان دادنِ سبکِ رابطهشان میشود، کاملاً آشکارا به شما اطلاعات میدهند زیرا معمولاً از این موضوع آگاه نیستند که رفتارشان همهچیز را دربارهی شخصیت آنها به دیگران میگوید. آنها همچنین تمایل دارند سبک ارتباطی غلطشان را بارها و بارها تکرار کنند. پس با خیال راحت میتوانید اینطور نتیجهگیری کنید که : اگر این فرد در جلسه اول با من اینطور رفتار میکند، پس قبلاً همچنین رفتاری داشته است و اگر با او وارد رابطه شوم، با من همچنین رفتاری خواهد داشت.
خودشیفتههای متظاهر (خودنما)
وقتی صحبت از فرد خودشیفته به میان میآید، اکثراً این گروه در خاطرِ بیشترِ مردم تداعی میشوند. آنها تمایل دارند که مرکزِ توجه و تحسین قرار بگیرند. آنها دوست دارند که در مکالمات فرد مسلط باشند، خود را برای اینکه با آنها رفتار و برخورد ویژهتری شود محق میدانند، مانند فردی با اعتمادبهنفس بسیار بالا رفتار میکنند و از داستانگویی و مشورت دادن به دیگران لذت میبرند. وقتی این افراد احساس ناامنی میکنند از “دفاع GOD” استفاده میکنند.
GOD = خودبزرگبینی (G) ، همه کار توانی (O) ، نا ارزنده سازی (D)
“دفاع GOD ” واژه مخفف من برای توصیف ظاهرِ خودشیفتههای متظاهر است که به طرز غیرواقعبینانهای بینقص به نظر میرسند و درواقع دفاع آنهاست که بهوسیلهی ساختنِ آن، تلاش میکنند که عدم اعتمادبهنفس خود را پشتِ آن پنهان کنند. آنها بهجای اینکه خود را به افراد عادیای معرفی کنند که استعدادها و نیز نقاط ضعف متفاوتی دارند، اصرار دارند که خاص هستند، بینقصاند، همهچیز را میدانند و همیشه حق با آنهاست. آنها همچنین از اطرافیان خود توقع دارند که با دیدگاه آنها موافقت کنند. در ذهن آنها، خودشان از همه بالاترند و بقیه افراد (به جز تعداد معدودی که خودشان برگزیدهاند) در جایگاهی پایینتر از آنها قرار دارند.
از آنجایی که این ژست متکبرانه و خود بزرگ بینانه درواقع یک نمای ظاهری بسیار نازک و شکننده روی عدم اعتمادبهنفس و احساس واقعی درون آنهاست، این نما بهراحتی قابل درهم شکستن است. به همین دلیل است که خودشیفتههای متظاهر حساسیت بیش از حدی حتی به کوچکترین کممحلی و خفیف شمرده شدن دارند. برای همین خیلی زود عصبانی میشوند و آماده دعوا و جنجال بر سر موضوعاتی هستند که بیشتر مردم حتی متوجه آن موضوعات نمیشوند. همچنین این افراد میتوانند نسبتاً بیرحم باشند زیرا فاقد چیزی تحت عنوان همدلی عاطفی هستند.
وقتی که آنها در حال لاف زدن و بزرگنمایی راجع به موفقیتها و فضل و کمالات خود نیستند یا درگیر تعریف کردن داستانهایی نیستند که در آن نقش قهرمان یا ستاره داستان را بازی میکنند، سخت مشغول بیارزش کردن و تحقیر هرکسی هستند که با آنها مخالفت کند. آنها ممکن است کسی را که در فاصله نزدیکشان قرار دارد به طرز بیرحمانهای دست بیاندازند :”پسر، نگاه کن اون خانمه توی اون لباس چاق به نظر میاد!” یا “نمیتونم باور کنم که پیشخدمت ما اینقدر احمق است”. آنها تمایل دارند که نسبت به واکنشهای واقعی افراد دیگر نسبت به نگرشها و رفتارهایشان بیاعتنا باشند. آنها بهقدری به دلیل دفاعهای خودشان کورکورانه رفتار میکنند و بیبصیرت هستند که تصور میکنند که دیگران یا با آنها موافقاند و یا اینکه تصور میکنند که گفتههای این افراد خودشیفته برایشان سرگرمکننده است.
مثال – تد و سو سر اولین قرار آشنایی
تد، که یک تاجر خودشیفته از نوع متظاهر است، برای اولین بار به دیدار زن جذابی به نام سو رفت که در سایتِ آشنایی مجازی باهم آشنا شده بودند. حال توصیفی را که هر یک از آنها از اولین دیدارشان داشتند بخوانید:
تد : “من او را سخت تحت تأثیر قرار دادم! به او گفتم که چند نفر از افراد مهم را میشناسم و با آنها رابطه دوستی دارم، او را به یک رستوران گرانقیمت بردم و یک غذای عالی برایش سفارش دادم.سپس یک نوشیدنی درجهیک را که قبلاً ننوشیده بود برایش انتخاب کردم. بیصبرانه منتظر قرار بعدی هستم. او بسیار پرشور و حرارت است! مطمئناً در قرار بعدی صمیمیت ما بیشتر خواهد شد.”
سو: “وای چقدر عصر مزخرفی بود. کسی که سر قرار اومده بود یه مرد منزجرکننده بود. تنها کاری که انجام داد این بود که تمام شب راجع به خودش حرف زد. حتی ۱ سؤال که راجع به من ازم نپرسید. بعدش اصرار داشت که باوجود مخالفتهای من، برام استیک و یه نوشیدنی درجهیک سفارش بده. من هیچوقت گوشت قرمز نمیخورم و ماهی اون رستوران خیلی هوسانگیز به نظر میومد. میخواستم یه نوشیدنی مخلوط هلو رو امتحان کنم،اما اون اصرار داشت که به جاش از اون نوشیدنی درجهیک بنوشم. تمام شب به همین منوال گذشت. همهچیز اونطوری جلو رفت که اون میخواست. اگر دوباره به من زنگ بزنه یا پیغام بذاره، حتی زحمت جواب دادن هم به خودم نمیدم.”
سبک رابطهی اصلیِ فردِ خودشیفتهی متظاهر :
آنها بیملاحظه و رئیس مآبانه رفتار میکنند. آنها توقع دارند که تمام همراهان و اطرافیانشان آنها را تحسین کنند و درباره همهچیز با نظر آنها موافق باشند. عدم توافق برای آنها به معنی انتقاد است و با تحقیر و مسخره کردن توسط آنها پاسخ داده میشود. آنها نیاز دارند بهصورت متناوب از اطرافیان اطمینان خاطر مجدد بگیرند مبنی بر اینکه آنها خاص و بینقص هستند و همواره حق با آنهاست.
پایان بخش اول از دو بخش
منبع:
How the 3 Types of Narcissists Act on a First Date
در صورتی که تمایل دارید بیشتر در مورد خودشیفته ها بدانید:
اختلال شخصیت خودشیفته : نظریهها، سببشناسی و درمان