خانواده از داراییهای بسیار پر ارزش در طول دوران زندگی هر فرد میباشد. حس خوب کنار هم بودن، دوست داشتن و دوست داشته شدن، پشتوانه داشتن و تنها نبودن ازحسهایی است که افراد با هدف به دست آوردن آنها تشکیل خانواده میدهند. اهمیت خانواده وقتی بیشتر میشود که بدانیم بنیانهای اساسی شخصیت فرزندانمان، یعنی اعضای جامعه، در خانواده شکل میگیرد. فرزندان بسیاری از مهمترین عواملی که برای ارتباط با افراد و جهان اطراف خود نیاز دارند را از خانواده میآموزند. خانواده امنیت و آرامش جسم و روان، اعتماد به نفس و نحوه ی ارتباط موثر را به فرزندان میآموزد.عوامل زیادی در زندگی ممکن است این حسها را مخدوش کند و یا اهداف زندگی مشترک و اعتماد بین زوجها را زیر سوال ببرد. خیانت یکی از این عوامل است.
اصولا ورود یکی از زوجها، زن یا شوهر، به رابطهی جنسی، عاطفی، مالی و… به غیر از شریک زندگی خود را خیانت میگوییم.
خیانت چند نفر را تحت تاثیر قرار میدهد:
یک همسری که به او خیانت شده: این فرد اعتماد خود را نسبت به همسرش از دست داده و احساس خشم شدیدی نسبت به او دارد و حتی ممکن است محبت او به نفرت تبدیل شده باشد. در مواردی حتی ممکن است فلسفهی زندگی برای این افراد زیر سوال برود و احساس بدی نسبت به جنس مخالف داشته باشد و در وضعیت روحی خوبی قرار نداشته باشد.
از حالتهای اصلی این فرد میتوان ابهام ،شک و ناامیدی را نام برد.
دو فرزندان، سه همسری که خیانت کرده، چهار طرف مقابل (که خیانت همسر با رابطه با اواتفاق افتاده)
مورد خیانت از مواردی ست که مشاور خانواده میتواند در کم کردن آسیبهای ناشی از آن و گرفتن تصمیمهای مناسب با داشتن دید درست تر و وسیع تر و همین طور التیام زخمهای آن به افراد کمک کند و حتی با روشن کردن مسایل و یا گاهی پیش بینی برخی مشکلات از اتفاق افتادن آن جلوگیری کند.همچنین مشاور به افرادی که با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند کمک میکند تا از اتفاق دوبارهی آن جلوگیری شود.
گاهی پیش میآید که ارتباطهای متعدد با کسی به غیر از همسر به دلیل اختلالات جنسی باشد که در این صورت نیاز به درمان دارد.
گاهی فرد به خاطرمانیک و یا افسردگی شدید ممکن است دست به این روابط بزند که با تشخیص درست میتوان آن را درمان کرد.
خیانت حتی میتواند نتیجهی مورد آزار جنسی قرار گرفتن فرد در گذشته و یا حتی توسط همسر باشد.
مواردی هم وجود دارد که فرد توسط طرف مقابل اغفال شده و یا از طرف او تهدید به بردن آبرو یا صدمه زدن به خودش یا عزیزانش شده باشد.
فرد خیانت کننده امکان دارد وجود هر گونه رابطه را انکار کند. اما در نهایت آنرا قبول خواهد کرد.
فرد خیانت شونده باید بتواند شواهد عینی و واضحی برای خیانت همسرش بیاورد(چون ممکن است شکاک باشد که نیاز به پیگیری و درمان دارد).
اگر عوامل به درستی وجود داشته باشد در مرحله ی بعد روی اساسیترین بعد از بین رفته یعنی اعتماد بین آنها کار میشود. به آنها یادآوری میشود که چه کارهایی باعث میشود اعتماد بینشان از بین برود و برای برگشتن آن چه کارهایی لازم است انجام شود و چه کارهایی لازم نیست .این کارها معمولا با حالت عادی کمی متفاوت است و احتیاطها بیشتر میشود. معمولا کسانی که به مشاور مراجع میکنند خانوادهی خود را دوست دارند و دلشان میخواهد دوباره به زندگی برگردند. به همین دلیل احتمال همکاری کردنشان زیاد است. شفاف سازی روابط حتی در ریزترین امور توسط فرد خیانت کننده بعد از پایان دادن به رابطه ی دوم از اولویتها است که باعث تقویت حس اعتماد و محبت بین آنهاست.
تفریح، رابطه ی جنسی، روابط محبت آمیز و صمیمانه از کارهایی است که به بهتر شدن پیوند میان آنها کمک خواهد کرد.
مشاور در ادامه و پس از بهتر شدن حال روحی فرد خیانت دیده در طی جلساتی، مراقبت کردن از اعتماد، از یکدیگر و از خود را به آنها یاد آور میشود و با آنها تمرین میکند.
پشت سر گذاشتن روزهای سختی که افرادی با چنین مشکلی خواهند داشت کار آسانی نخواهد بود و نیاز به صبر و شکیبایی دارد.