ژان پیاژه در نظریهی رشد شناختی به تفکر کودکان در مرحلهی پیش عملیاتی، تفکر خود محورانه میگوید.تفکر خود محورانه یا دیدگاه خود_میان بینی، از منظر ژان پیاژه یعنی کودک نمیتواند از نگاه دیگران مساله را ببیند و نمیتواند اتفاقات را با توجه به شرایط دیگران درک کند و دیدگاه خود را به طور کامل دیدگاه دیگری نیز تصور میکنند. مثل کودکی که وقتی مادر به خاطر کاری که برایش پیش آمده از او دور میشود، گریه میکند و توان درک موقعیت مادر را ندارد.
آزمایش معروفی که پیاژه در این خصوص انجام داد، آزمایش سه کوه نام دارد.
آزمایش به این صورت بود که فرد آزمایشگر و کودک روبروی هم مینشینند و بین این دو نفر سلسله کوههایی قرار میگیرد و هر کدام از این دو نفر از زاویه خاص خودشان منظره را میبینند. کودکان ۳-۴ ساله معمولا صحنه را جوری توصیف میکنند که در زاویه دید خودشان است و فکر میکنند که نفر مقابل هم همین تصویر را میبیند.
از آنجایی که ما انسانها به صورت گروهی زندگی میکنیم و موجوداتی اجتماعی هستیم پس در ما ظرفیتی برای تعامل دو سویه با افراد دیگر نیز هست. ما نیاز داریم بفهمیم دیگران چگونه فکر و یا احساس میکنند. که به آن نظریهی ذهن میگوییم.
نظریهی ذهن ظرفیت شناختی خاصی را بیان میکند که در آن فرد توانایی نسبت دادن خواستهها، احساسات، باورها، به خود و دیگران را دارند و همین طور درک این مساله که دیگران حالات ذهنی متفاوتی نسبت به خود فرد دارند. در این صورت است که رفتار افراد دیگر برای ما معنی پیدا میکند. به طور کلی نظریهی ذهن در واقع در اصل و اساس روابط اجتماعی و شکل گیری آن است و تمام آنچه که در روابط تحت عناوینی مثل اخلاقیات، کنایه، شوخی، دست انداختن، دروغ، فریب و چیزی که دیگران به آن میاندیشند و وجود دارد را در برمیگیرد. یکی از کاراییهای مهم نظریهی ذهن قابل پیش بینی کردن اعمال دیگران برای فرد است.
حالتهای ذهنی به نیت و خواستهها، ترس و امیدواریها، انتظار و تصورهای ما از دیگران است و … که سه مورد از آنها در پیش بینی رفتارها و تعبیر و تفسیر ذهن بسیار اهمیت دارند. ۱) میل،۲)باور و۳) وانمود کردن.
اختلالات مربوط به نظریهی ذهن در افرادی که به اختلالات شخصیتی، اختلالات طیف اوتیسم، اختلال بیش فعالی و حتی سو مصرف الکل پیش میآید.
نظریهی ذهن در درمان بزهکاران و خلافکاران کاربرد دارد. به گونهای که از آنها خواسته میشود تا خودشان را به جای افرادی که به آنها آسیب زدهاند یا از آنها دزدی کردهاند بگذارند و با تصور کردن جزییات حال و روز آنها به نتیجهی کاری که کردهاند بیاندیشند.
اما یکی از مسائل مهمی که گاهی در مشاورهی پیش از ازدواج مورد بررسی قرار میگیرد، همین نظریهی ذهن است.
بررسی این موضوع در واقع به بررسی این توانایی مربوط میشود که آیا زن و شوهر توانایی خواندن ذهن همدیگر، فهمیدن خواستهها و نیازهای یکدیگر و درک کردن همدیگر را دارند یا خیر؟
معمولا زوجهایی که توانایی ذهن خوانی خوبی دارند پس از مدتی رابطهی بهتری نسبت به کسانی پیدا میکنند که این توانایی را ندارند. چرا که این یک توانایی است که باعث درک شدن از سوی یکدیگر و آرامش در خانواده میگردد. این عامل باعث نزدیک شدن آنها به هم خواهد بود.
قدرت درک نظریه ی ذهن در درگیریها و تعارضات خانوادگی افت میکند و از همین رو تعارضات ادامه دار باعث دور شدن افراد خانواده میشود.
برای بررسی این موضوع در زوجهایی که مراجعه میکنند از آنها پرسیده میشود که به نظرشان تصویری که از خود در ذهن همسرشان میسازند چقدر در زندگی آنها موثر است؟
از آنجایی که ما با رفتار و گفتار و منش خود تصویهایی ذهنی در افراد به جا میگذاریم اهمیت داشتن یک تصویر مناسب و دلپذیر از همسر در ذهن همسر بسیار مهم است.
اما همهی افراد به این مساله واقف نیستند و همین طور از چگونگی این مساله اطلاع ندارند به همین خاطر در جلسات مشاوره اول به سنجش میزان دانش افراد از اینکه چگونه باید رفتار کرد تا بتوان در نگاه فرد مقابل تصویری مثبت داشت و همین طور اینکه چگونه این تصویر مثبت پایدار بماند پرداخته میشود. در ادامه از آنها خواسته میشود و به آنها آموزش داده میشود که چه طور میتوانند به شکل گیری نظریهی ذهن در یکدیگر کمک کنند. همسران با دانستن این موضوع میتوانند با واکنش مناسب در مواقعی که طرف مقابل به آنها نیاز دارد، رابطهی خوبی برقرار سازد. مثلا زمانی که یکی از طرفین ناراحت باشد، همسری که میتواند نیازها و خواستههای همسرش را در زمان ناراحتی برآورده کند و به زبان دیگر میداند چه طور حال همسرش را خوب کند، موفق به ایجاد صمیمیت میشود.
در بعضی نگاهها اعتقاد این است که افراد باید خودشان باشند و هر کاری که دوست دارند بکنند؛ در حالیکه این نکته را در نظر نمیگیرند که ما انسانها به صورت جمعی زندگی میکنیم و اعمال و رفتارمان برای دیگران ذهنیت میسازد، که ممکن است زندگی را برای آنها یا همراه با آنها دشوار کند.
منابع: نظریهی ذهن: تحول رویکردها، فصلنامهی علمی-پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز، سال چهارم شماره ی ۱۶ زمستان ۸۸، دکتر زینب خانجانی و فاطمه هداوند خانی.
نظریه ی ذهن: رویکردی جدید به روانشناسی تحولی، تازه های علوم شناختی، پاییز ۸۲، دوره ۵، شماره ۳، دانشگاه تربیت مدرس،علی مشهدی.