بهمنظور اینکه بتوانید گفتوگویی بهتر داشته باشید، بهتر است که با بیان جملاتی شبیه به این شروع کنید:
ببین، من میدانم که نظم و ترتیب در مورد بسیاری از کارها برای من از اهمیت بیشتری برخوردار است و این مسئله باعث شده که دائماً تو را برای بعضی از کارهایی که دوست ندارم انجام بدهی بازخواست کنم و مرتباً با گفتن جملاتی مثل : ظرفها را فورا در ظرفشویی بگذار، وسایلت را از روی زمین جمع کن، چرا قسطهای وام را تا دقیقه آخر نمیپردازی؟ به تو فشار آوردهام. اما در حال حاضر به این فکر میکنم که همهی این رفتارهایی را که با تو داشتم غیرمنصفانه بوده و با این رفتارها تو را مورد آزار و اذیت قرار دادهام.
من تازه دارم میفهمم که تو خودت هستی ( من نمیتوانم تغییرت بدهم) و همچنین بداخلاقی کردنها و زخمزبانهایم دلیل اصلی بسیاری از مشکلاتی است که در بینمان وجود دارد. صادقانه بگویم؛ اگر فقط کمی بیشتر سعی کنی تا در مورد چیزهایی که معمولاً در مورد نظافت به تو میگویم فکر کنی (مثلاً بدانی بعضی وسایل که بلااستفاده هستند را باید دور ریخت و بهتر است لباسها زودتر شسته شوند)، میتوانیم با صرف کمترین زمان و به راحتترین روش ممکن مشکلمان را حل کنیم. اما با اینحال، من راجع به این موضوع بسیار فکر کردهام و تصمیمی که در حال حاضر گرفتهام این است که برای انجام این کارها دیگر تو را سرزنش نکنم.
علاوه بر این در حال حاضر شک دارم که درک تو هم از این قضیه همین باشد اما میدانم که تو و رابطهمان برای من بسیار باارزشتر از این است که دائماً توقع داشته باشم هر کاری که من میخواهم را انجام بدهی و میخواهم این را بدانی که اگر احساس میکنی از من ناراحتی، الآن بهترین زمان است که ناراحتیات را با من درمیان بگذاری تا بتوانیم در مورد آن صحبت کنیم. من این بار تمام سعیام را میکنم که شنونده خوبی باشم زیرا واقعاً میخواهم که به بهبود رابطهمان کمک کنم و دیگر دوست ندارم مرا بهعنوان فردی ببینی که دائماً درصدد این است که خواستههایش را بر تو تحمیل کند.
حال با توجه به مثال قبل درمییابید همسری که ناامید است چگونه بهصورت صادقانه تلاش میکند تا بتواند مشکلشان را از دریچه ذهنی شریک زندگیاش نیز ببیند و دیدگاه متفاوت همسرش را با درک بیشتر، همدلانهتر و با شفقت بیشتری بپذیرد. همچنین زوجین بهمنظور توازن، هماهنگی و نزدیکی و صمیمیت بیشتر در رابطه (در مقابل منافع شخصیشان)، تمایل بیشتری پیدا خواهند کرد تا وضعیت فعلی را بپذیرند و تصمیم میگیرند تا فشارهایی را که قبلاً برای تغییر به یکدیگر تحمیل میکردند را کنار بگذارند. اگرچه تغییر این وضعیت ممکن است لزوماً منجر به تغییر دلخواه شریک زندگیتان نشود اما حداقل انگیزه او را در این مورد افزایش میدهید تا برای بهبود روابطتان تلاش کند.
بدیهی است که اگر وجود یک اختلال بر اساس پدیدهای ژنتیکی باشد، توانایی همسرتان برای تغییر رفتارهای نامناسبش به حداقل میرسد. اما اگر این بینظمی را بیش از هر چیز دیگری یک عادت بدانیم (میتوان علت را بر اساس تربیت والدینشان تبیین کرد و اینچنین گفت که؛ شاید والدین هیچوقت بهدرستی بر مرتب بودن محیط اطراف فرزندشان تأکید نداشتند و این نامرتب بودن و شلختگی و حواسپرتی نسبت به بینظمیهایشان را عملاً به آنها یاد دادهاند)، در این صورت ممکن است با ایجاد انگیزه و تلاش کافی، توان آنها را برای ایجاد تغییر افزایش داد.
درهرصورت اگر همدلی بیشتری نسبت به همسرتان نشان دهید و روش قبلیتان که مبتنی بر تحقیر و سرزنش آنها بود را متوقف کنید، بیشتر احتمال دارد که آنها به نفع شما عمل کنند و نسبت به شما همدلانهتر رفتار کنند و بپذیرند که بینظمیشان موجب ناراحتی شما شده است. این نوع واکنش و بازخورد پیش از رفتار همدلانه شما میسر نبود؛ زیرا قبل از آن تمام تمرکز آنها بر روی احساسی بود که از لحن تحقیرآمیزتان تجربه کرده بودند.
تمام آن چیزی که خواهان رسیدن به آن هستید، ایجاد تغییر نگرش در بخشی از همسرتان است که یکی از راههای رسیدن به این هدف، الگوپذیری میباشد؛ در این صورت شما خودتان هم میتوانید برای ایجاد تغییر مورد نظر الگوی او باشید . علاوه بر این در مورد این نکته که تعهد کلی شما نسبت به رابطه مهمتر از رفتارهایی است که انجام دادنشان باعث ناراحتیتان میشود مصمم شدهاید و میدانید که رابطهتان و سلامت هیجانی رابطهتان، مهمتر از نگرانی درباره این موضوع است که همسرتان هم باید بهاندازه شما منظم و مرتب باشد.
آیا ادامه مبارزه درنبردی که هرگز در آن موفق نشدهاید برایتان هیچ معنایی دارد؟ آیا فکر نمیکنید که تکرار این روند آنهم به امید برنده شدن بهنوعی دیوانگی است؟ آیا این تغییر با روشی متفاوت از قبل و با نزدیک شدن و صمیمیت بیشتر با همسرتان میسر نمیشود؟ این نکته را به یاد داشته باشید که تنها در صورت پذیرش و انجام این کار است که قادر خواهید بود که به سمت تغییرات دلخواه حرکت کنید و یا اینکه میتوانید با قلبی باز چیزی که همسرتان قادر به تغییرش نیست را بپذیرید.
منبع: ?How to Talk About the Things You Don’t Want to Talk About
مطالب مرتبط: