بگذارید با این سوال شروع کنم که چرا این حیطه به این اندازه اهمیت دارد؟ چرا مسیر شناخت، عشق، ازدواج در کشورمان تا حدود زیادی اهمیت دارد؟
جواب را در چند گزینه خدمت شما میگویم:
۱- جامعهی ما در مورد این مسیر (شناخت، عشق، ازدواج) فقر اطلاعاتی دارد.
۲- در مورد این مسیر هیچ آموزشی وجود ندارد، ازدواج آموزش داده نمیشود. در واقع باید بگوییم چیزی را میدانید که بدون آموزش و یادگیری بوده باشد؟ همه چیز نیاز به آموزش دارد.
“جهالت از جزام بدتر است“
۳- بالا رفتن آمار طلاق: در هرجای دیگری از دنیا مسیر ازدواج به این صورت است “شناخت، عشق، ازدواج”.
اما این مسیر در ایران کاملا برعکس است. به این صورت که افراد ابتدا ازدواج میکنند، سپس عاشق یکدیگر میشوند و بعد در آخر یکدیگر را میشناسند و پی به خصوصیات یکدیگر میبرند. و وقتی آتش عشقشان فروکش نمود، متوجه میشوند تفاوتهای رفتاری و اخلاقی یکدیگر را نمیتوانند تحمل کنند. ( البته نظر ما این است که میتوان از طریق آموزش فرایند این مسیر را به شکل بهتری پیمود و آمار طلاق را کاهش داد).
۴- هر انسانی سه تحول مهم در زندگی خود دارد: تولد-ازدواج-مرگ.
در این دنیا، تولد و مرگ هیچ انسانی دست خودش نیست. اما ازدواج مقولهای است که شیوهی قدم گذاشتن در آن مسیر تحت اختیار افراد قرار دارد. یکی از دلایل مهم بودن ازدواج این است که هویت اجتماعی افراد با تاهل مشخص میشود. با وجود یک سری آموزشهای اساسی میتوان این تحول را به بهترین نحو گذراند.
مقدمات ورود به ازدواج
مهارتهای ده گانهی زندگی (هرفردی برای ورود به مرحلهی ازدواج باید این مهارتهای ده گانه را بداند)
۱-خود آگاهی و خود شناسی: از سلامت روان برخورداریم؟
۲-تصمیم گیری عقلانی: تصمیم گیری باید عقلانی باشد نه تکانشی و از روی شتاب زدگی.
۳-برقراری ارتباط باخود و دیگری:
– ارتباط با خود: باید بدانیم چگونه با خودمان ارتباط برقرار کنیم و با خودمان کنار بیاییم. (فیزیک و بدن خود را قبول داریم؟ از هویت خود راضی هستیم؟ )
– ارتباط با دیگران: دنیای دیگران را بشناسیم، دنیای مردانه و زنانه. دنیای طرف مقابلمان را بشناسیم، زیرا بدون شناخت دنیای طرف مقابل، برقراری ارتباط امکان پذیر نیست.
۴-کنترل خشم: باید کنترل و نحوهی بروز خشم را یاد بگیریم.
۵-مدیریت عواطف و هیجانات: باید بدانیم هیجانات به خصوص هیجان مهمی مثل عشق را چگونه بروز دهیم؟ چه زمان و چه مکانی میتوانیم بروز دهیم؟
۶- مدیریت استرس: با ما یک نفر ازدواج نمیکنیم، ما با یک جمعیتی ازدواج میکنیم و با یک نفر زیر یک سقف زندگی میکنیم! پس باید بدانیم چگونه استرسهایمان را کنترل کنیم و با خانوادهی همسر چگونه رفتار کنیم.
۷- همدلی: در همدلی ما از قالب خود بیرون میآییم و خود را جای طرف مقابل میگذاریم. اگر ما مهارت همدلی را نداشته باشم، چگونه میتوانیم همسرمان را درک کنیم؟
۸-روشهای حل اختلاف: باید روشهای حل اختلافات را بدانیم. بدون دانستن این مهارت چگونه میتوان زندگی کرد؟
۹- بلوغ: این مهارت شامل پنج محور میشود: جنسی- جسمی- روانی- اقتصادی- اجتماعی
– جسمی: تاریخ شناسنامه
– روانی: آیا این فرد میتواند زیر یک سقف با یک نفر دیگر بسازد؟ زندگی کند؟ تعامل کند؟
– اقتصادی: آیا این فرد میتواند از راههای نرمال و مورد قبول جامعه پول در بیاورد؟ یا به اصطلاح دستش همچنان در جیب پدر و مادرش است؟
(پدر و مادر کنترلگر میگویند: تو ازدواج کن، ما خرجش را میدهیم/ پدر مادر نرمال میگویند: درآمدی داری که میخواهی ازدواج کنی؟ اگر درآمد داری باشه، ما هم به تو کمک کنیم)
– اجتماعی: آیا فرد میتواند جایگاه خودش را در جامعه پیدا کند؟ توانایی به عهده گرفتن کارهای اجتماعی را دارد؟
۱۰- تفکر نقاد و خلاق: این مهارت به این صورت است که نباید حرفهای دیگران را بی چون و چرا قبول کنیم! باید بپرسیم چرا؟ چگونه؟
(بدون داشتن مهارتهای بالا نباید ازدواج کرد)
مسیر فرایند ازدواج
ازدواج در ایران یک مسیر دارد، که در صورت رعایت این مسیر و نکاتی که در هر مرحله وجود دارد میتوان با سلامت روانی بهتری به مقصد رسید.
مسیر: جذابیت- آشنایی- شناخت- نامزدی- عقد- عروسی
جذابیت
جذابیت اولین گام است. زیرا افراد در ابتدا یک دیگر را میبینند.
جذابیت همان چیزی است که حافظ به ان به عنوان “آن” اشاره میکند: بنده طلعت آن باش که آنی دارد.
در مرحلهی جذابیت ممکن است گرفتار تاثیر هالهای شویم.
تاثیر هالهای: گذشتهی افراد، انتخابات در زمان حال آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
به همین علت است که اگر فردی جایی خاستگاری رفت و گفت مورد پسند وی نبوده- است، پیشنهاد میکنیم یک یا دو بار دیگر این شخص را ملاقات کند.
اگر فردی برای ما جذابیت داشت، وارد مرحلهی آشنایی میشویم.
آشنایی
آشنایی در چه محیطهایی اتفاق میافتد؟
۱- فضای مجازی: این نوع آشنایی ریسک بالایی دارد، ولی اگر در این محیط آشنا شدین سریع به آشنایی در محیط واقعی منجر شود.
۲- اتفاقی/ گذرا: افرادی که در کوچه و خیابان به صورت اتفاقی با یکدیگر آشنا میشوند. این نوع آشنایی نیز ریسک بالایی دارد.
۳- محافل دوستانه: همچنان این نوع آشنایی نیز ریسک بالایی دارد.
۴- فامیل: در این نوع آشنایی نسبتهای فامیلی وجود دارد و شما ریشهی این افراد را میشناسید.
۵- محیط زندگی: در این نوع آشناییها، نام خانوادگی، محل سکونت و اصالت افراد تا حدود خوبی مشخص است.
۶- محل کار- دانشگاه: هویت افراد مشخص و یکسان است. شما آگاهی دارید که در مورد این آدم چه چیزهایی گفته میشود. ریسک آشنایی در این محیط کمتر از دیگر محیطها است.
نکتهی حائز اهمیت در این مرحله این است که رابطه سریعا باید هدف گذاری شود. هدف شما از این رابطه چیست؟ رابطههایی که از همان اول هدف گذاری نمیشوند، به شکستهای بسیار بدی منجر میشوند.
نشانههای هدف ازدواج ( دختر- پسر)
۱- اطلاع هر دو خانواده از ابتدا (منظور از خانواده یعنی در جریان بودن پدر و مادر است).
۲- داد و ستد اطلاعات نه عشق و عاشقی ( از هم و خانواده های هم، به یکدیگر اطلاعات بدهید).
۳- اسقبال از مشاوره ازدواج
۴-پیشنهادات خاص مثل رابطهی جنسی نه میدهد و نه میپذیرد.
۵- این فرایند بیش از شش ماه طول نمیکشد.
نکته: تمام موارد بالا باید باهم رعایت شود، حتی عدم پذیرش یک مورد هم نشان دهندهی این است که هدف فرد ازدواج نیست.
اشتباهات دورهی آشنایی
الف) سوالات کافی نمیپرسیم
یکی از اشتباهاتی که افراد در دورهی آشنایی میکنند این است که سوالات کافی نمیپرسند. اما چرا اینگونه است؟
الف- پرسیدن سوال جنبههای عاشقانهی ارتباط را مخدوش میسازد.
ب- نمیخواهیم جواب سوالهای خود را بدانیم.
ج- میترسیم متقابلا از ما نیز همان سوالات پرسیده شود.
د- نمیدانیم دربارهی چه موضوعاتی باید سوال کنیم.
محور های گفتوگو با یک جنس مخالف جهت دریافت اطلاعات برای ازدواج!
(نمیدانیم دربارهی چه موضوعاتی باید سوال کنیم)
۱- علائق-سلایق: وقت خالی افراد قرار است با علائق آنها پر شود. (سوالاتی نظیر اینکه وقت خالی تو با چی پر میکنی؟ به مسافرت علاقه داری؟ از مطالعه لذت میبری؟ تفریحاتت فعال یا منعل هستند؟)
۲- اعتقادات دینی مذهبی: اعتقادات افراد ایدئولوژی زندگی افراد است و اگر در مورد اعتقادات دینی و مذهبی تفاهم ندارند بهتر است آن رابطه را ادامه ندهند.
۳- اخلاقیات
۴- روابط خانوادگی: رابطه درون خانواده چگونه است؟
۵- رابطهی صمیمی با همسر: تعریف از صمیمیت؟ به نظر رابطهی صمیمی با همسر به چه صورت است؟
۶- روشهای حل اختلاف: تا حالا تو زندگیت مشکل داشتی؟ چطوری حلشون کردی؟ اعتقادی به متخصص و روانشناس داری؟
۷- برون ریزی هیجانات: موقع خوشحالی و عصبانیت یا غمگینی چه عکس العملهایی نشون میدی؟
(کجا برون ریزی هیجانات رو میبینیم؟ دوران نامزدی)
۸- مسائل مالی: محور این گفتوگو راجع به مهریه، عروسی، جهیزیه، شغل و درآمد است.
۹- وظایف زن: یک زن چه کارهایی باید انجام دهد؟ چه کارهایی را نباید انجام دهد؟
۱۰- وظایف مرد: یک مرد چه کارهایی باید انجام دهد؟ چه کارهایی را نباید انجام دهد؟
۱۱- نیاز فرزند: به بچه علاقهای داری؟ وجود چند تا بچه رو توی زندگی ضروری میدونی؟ چه جنسی؟ روش تربیتی که برای بچهها مد نظر داری چیه؟
۱۲- رابطه ی جنسی: به رابطه علاقه مند هستی یا نه؟چطور ارتباطی دوست داری؟ کی پیش قدم بشه؟
با محورهای گفتوگو جهت آشنایی با جنس مخالف آشنا شدیم. همانطور که ملاحظه میکنید، گفتوگو از مسائل سطحیتر شروع میشود و در نهایت در مورد عمیق ترین مباحث تاثیر گذار بر روی زندگی صحبت میکنیم.
ب) نشانههای هشدار دهندهی مشکلات بالقوه را نادیده میگیریم.
در دوران آشنایی، یکی از محدودیتهایش این است که طرفین مسائل را کم اهمیت میبینند.
ج) عجولانه و زود هنگام سازش میکنیم.
اعتقادات و ارزشهایمان را کنار میگذاریم. از اظهار موضوعاتی که موجب نظریات متفاوت میشود، اجتناب میکنیم.
د) دست برداشتن از علائق و فعالیت خود
و) کناره گیری از خانواده
ه) تسلیم نیاز جنسی میشویم
م) تسلیم زرق و برق های مادی و ظاهری میشویم
ع)تعهد را مقدم بر تفاهم میدانیم
اگر ازدواج را یک مثلث در نظر بگیریم؛ تعهد، تفاهم و علاقه. سه راس این مثلث هستند که حضور همزمان این سه الزامی است و نباید هیچ یک را فدای دیگری کرد. تعهد و تفاهم و علاقه هیچ یک به تنهایی کافی نیست. همانطور که مثلث برای مثلث بودن نیاز به سه ضلع دارد، ازدواج به هر سهی این موارد، همزمان نیاز دارد.
غ) تردیدهای خود را نادیده میگیریم
باید توجه داشته باشیم، مشکلات بعد از ازدواج کم نمیشوند. کیفیت و نوع آنها تغییر میکند.
شناخت
نکتهای که باید مدنظر همگان باشد این است که، شناخت از ابتدا تا پایان عمر رابطه، ادامه دارد. شناخت یک فرایند مادام و همیشگی است.
ما گزینهی شناخت را در مسیر ازدواج میگذاریم تا افراد به مشاورهی ازدواج مراجعه کنند و بتوانند مکالمه خصوصی داشته باشند.
نکات دوران شناخت به این صورت است که به مشاورهی ازدواج مراجعه میکنند، گفتوگوی شخصی خواهند داشت، دو طرف شفاف هستند، جلسات طولانی نباشند و خانواده ها اطلاع دارند.
نامزدی
نامزدی جهت کسب اطلاعات عمیقتر و شناخت فرهنگ خانوادهها است.
در مرحلهی نامزدی، ثبت قانونی وجود ندارد. در این دوران انگشتر نشون(نه حلقه) بین دختر و پسر، در حضور هر دو خانواده رد و بدل میشود. فقط دو خانوادهی درجهی یک در ارتباط اند و با یکدیگر سفر میروند. در مرحلهی نامزدی رابطه ی جنسی وجود ندارد. سعی کنید این مرحله در فاصلهی زمانی شش ماه تا یک سال باشد.
عقد
در این مرحله ثبت قانونی وجود دارد و افراد به یکدیگر متعهد میشوند. در این دوران هریک از زوجین مسئولیتهایی را برعهده میگیرد، چنانکه مرد وظیفه دارد به خانم نفقه بدهد. در این دوران است که هریک از زوجین میتواند در صورت وجود، متوجه کژکاری یا انحرافات جنسی در طرف مقابل خود شود.
ما موظف هستیم هر بیماری که در خود یا خانوادهمان وجود دارد را به اطلاع طرف مقابل برسانیم.
بهترین تایم برای مدت زمان عقد سه تا شش ماه است. (تحقیقات نشان دادهاند بیتشر از این زمان، احتمال طلاق به ۸ درصد افزایش پیدا میکند.
عروسی
عروسی جشن اعلام آغاز زندگی مشترک است. میتواند گرفته شود، میتواند گرفته نشود.
شاید بپرسید پس خاستگاری و بعله برون کجای مسیر قرار میگیرد؟! باید بگویم خاستگاری همزمان با مرحلهی نامزدی و بعله برون حدفاصل بین مرحلهی نامزدی وعقد است.
عشق در نظر اشتنبرگ
در نظر اشتنبرگ عشق مثلثی است که سه ضلع آن از تعهد، صمیمیت و جذابیت (میل) ساخته شده است.
میل به انگیزه هایی اشاره داردکه به عشق رهنمون میشوندن
صمیمیت به معنای به اشتراک گذاشتن احساساتتان با فردی است که برای شما جذابیت دارد. به رفتارهایی اطلاق میشود، که نزدیکی عاطفی را افزایش میدهد. نزدیک بودن عاطفی شامل حمایت و درک متقابل ارتباط برقرار کردند و سهیم کردن خود, و دارایی هایمان با دیگری است.
تعهد به این معنا است که شما تصمیم گرفته اید تا باقی عمرخود را با این آدم بگذرانید و فرد دیگری قادر نخواهد بود تا جای این آدم را در قلب و زندگی شما بگیرد. تعهد به دو گونه تصمیم باز میگردد. ابتدا تصمیم کوتاه مدتی مبنی بر اینکه آیا آنچه که هست را عشق بنامیم یا نه و دوم تصمیم بر اینکه آیا برای حفظ آن عشق به سوی آیندهای قابل پیش بینی تلاش کنیم یانه! تعهد بیشتر کارکرد شناختی دارد تا کارکرد هیجانی و شامل قصد هشیارانه و اراده میشود.
از نظر اشتنبرگ هشت نوع عشق وجود دارد.
هشت نوع عشق در نظر اشتنبرگ
۱- فقدان عشق (هیچ یک از سه ضلع مثلث وجود ندارد)
۲- عشق دوستانه (در این عشق فقط صمیمیت قوی وجود دارد)
۳- عشق شهوانی (در این نوع عشق فقط میل و جذابیت مطرح است)
۴- عشق پوچ (در بین این افراد فقط تعهد وجود دارد)
۵- عشق خیال انگیز یا رمانتیک (در این عشق میل و صمیمیت قوی است)
۶- عشق مشفقانه (در بین این افراد صمیمیت و تعهد قوی وجود دارد)
۷- عشق ابلهانه (در این عشق میل و تعهد قوی است)
۸- عشق کامل (در بین این افراد, سه ضلع مثلث همزمان و به طور متعادل وجود دارد)
دلایل درست ازدواج
۱- مصاحبت و همراهی
۲- عشق و صمیمیت
۳- شریک حمایت کننده
۴- شریک جنسی
۵- والد شدن
دلایل نادرست ازدواج
۱- افراد معتاد (معتاد به مواد- الکل-دارو-پول دراوردن-کار کردن- خوابیدن-درس خوندن…)
۲- افرادی که خیلی زود خشمگین میشوند
۳- افرادی که مسئولیت زندگی رو گردن نمیگیرند
۴- افراد کنترل گر
۵- افرادی که اختلالات جنسی دارند (کژکاری جنسی- انحرافات جنسی)
۶- افرادی که کودک مانده اند و بالغ آنها شکا نگرفته است
۷- افرادی که شکست عاطفی داشتهاند و هنوز التیام نیافته اند.
در این مطلب متوجه شدیم در ایران ازدواج یک مسیر و فرایندی دارد که متشکل از نوع مدرن و سنتی ازدواج است. ازدواج یکی از سه تحول مهم زندگی انسان است و براین اساس باید برای خوب گذشتن از این مرحله اطلاعات کافی داشت. این اطلاعات شامل مهارتهای ده گانهای است که دانستنش برای هر فردی واجب است.
هشت نوع عشق اشتنبرگ را در نظر داشته باشید و روابط خود را بررسی کنید تا بدانید شما کدام یک از انواع عشق اشتنبرگ را دارا هستید؟!
محدودیتهای دوری آشنایی و دلایل نادرست ازدواج را بخاطر بسپارید تا این تحول مهم زندگیتان به خوبی سپری شود.
“با تشکر فراوان از سرکار خانم دکتر سعیده هادی که با وجود پربرکت خودشون دانش و اطلاعات بینظیرشون را در اختیار ما گذاشتند.”
بیصبرانه منتظر پیشنهادها و انتقاداتتان هستم.
منبع: کارگاه شناخت، عشق، ازدواج مدرس: دکتر سعیده هادی