سلامت (جسمانی و روانی) افراد مطلقه با افراد متاهل بسیار متفاوت است.
ادعایی را که بارها و بارها شاهد شنیدنش بودهایم و هستیم این است که افرادی که ازدواج کردهاند، از سلامت بیشتری برخوردارند. در اکثر مطالعات انجام شده برای تایید این ادعا، افرادی که در حال حاضر ازدواج کردهاند، یا افرادی که فقط یک بار ازدواج کردهاند و یا حتی افراد متاهلی که زندگی زناشویی پایداری دارند، با افراد مجرد مقایسه میشوند.
اما اگر کمی بیشتر توجه کنیم درمییابیم که افراد مطلقه در هیچکدام از این گروهها جای نمیگیرند؛ در حالیکه مطالعه این افراد و مقایسه آنها با گروههای دیگر بسیار حائز اهمیت است. با روانحامی همراه باشید.
فرض ما بر آن است که ازدواج کردن باعث سلامتی بیشتری میشود. اما اگر افراد مطلقه را در نظر بگیریم (افرادی که ازدواج کردند و سپس طلاق گرفتند)، آیا در اینجا سلامتی دیگر میتواند معنایی داشته باشد؟
همچنین بر این باوریم که افراد مطلقه نسبت به قبل از زمانی که تصمیم به جدا شدن میگیرند، از سلامت روانی کمتری برخوردارند و اگر بخواهیم افرادی که در حال حاضر ازدواج کردهاند را با افرادی که طلاق گرفتهاند و با افرادی که تصمیم گرفتهاند همیشه مجرد بمانند مقایسه کنیم، معمولا این افراد مطلقه هستند که به نسبت بقیه سلامتی کمتری دارند.
به جای آنکه صرفا سلامتی افراد مطلقه را بعد از جداییشان بررسی کنیم و یا آن را با زمان قبل از طلاق مقایسه کنیم، میتوانیم سلامتی را با سوالی متفاوتتر بررسی کنیم: آیا سلامت افراد متاهل میتواند عاملی پیشبینی کننده برای طلاق باشد یا خیر؟ به عنوان مثال آیا افراد متاهلی که سلامتی بخصوصی دارند بیشتر احتمال دارد که به سمت طلاق بروند و یا بالعکس، افراد متاهلی که سلامت کمتری دارند، با احتمال بیشتری به سمت طلاق کشیده میشوند؟ یا اینکه میزان طلاق در این دو گروه با یکدیگر متفاوت نیست؟
بر این اساس مطالعهای با هدف بررسی سلامت افراد بر روی ۱۰۰۰۰ نفر از بزرگسالان هلندی در طول دورههای مختلف زناشویی انجام شد. در ابتدای این مطالعه، از شرکتکنندگان درمورد سلامت کلی آنها سوالاتی پرسیده شد و همچنین از آنها خواسته شد که از بین ۱۳ مورد از شکایات جسمانی مانند (ناراحتی معده و احساس خستگی زیاد) و ۲۳ بیماری مزمن (مانند بیماریهای جدی قلبی و حمله قلبی و بیماری مزمن انسداد ریه) هرکدام را که تجربه کردهاند، مطرح کنند.
شرکت کنندگان به مدت ۴/۵ سال مورد مطالعه قرار گرفتند. در مقایسه اصلی، نویسندگان به بررسی سلامت آن دسته از متاهلین پرداختند که تا انتهای مطالعه (یعنی ۴/۵ سال بعد) طلاق گرفته بودند.
نتایج این مطالعه بسیار چشمگیر بود. افراد متاهلی که از بین ۱۳ شکایت جسمانی مورد نظر، ۴ مورد یا بیشتر را گزارش کرده بودند، ۱/۵ برابر بیشتر از افرادی که کمتر از ۴ مورد را گزارش کرده بودند تصمیم به طلاق گرفته بودند. یافتههای این مطالعه برای موارد مزمن حتی قویتر بود؛ به این صورت افراد متاهلی که از میان ۲۳ بیماری مزمن، با ۲ مورد آن یا بیشتر دستوپنجه نرم میکردند، در مقایسه با افرادی که کمتر از این مقدار با این بیماریها درگیر بودند، ۲ برابر بیشتر طلاق گرفتند.
نویسندگان عوامل دیگری که میتوانستند از لحاظ آماری برنتایج تاثیرگذار باشند از قبیل تاثیر تغییرات سنی بر سلامتی را از آزمایش حذف کردند. آنها همچنین جدا از بررسی این دوره ۴/۵ ساله، طلاقهایی که در طول ۲ سال اخیر رخ داده بود را نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. اما هیچ یک از اینها اهمیت چندانی نداشت؛ چراکه پیشبینی میشد افراد متاهلی که سلامت کمتری دارند، بسیار بیشتر از افراد دیگر تا پایان مطالعه طلاق میگیرند.
حال بیایید به نقطه شروعمان بازگردیم. اگر در آینده همچنان مطالعاتی را دنبال کنید که در آنها افراد متاهل را با افراد مجرد مقایسه کردهاند، با خود خواهید گفت: ” افراد متاهل به نسبت مجردها سالمترند، پس من نیز با ازدواج کردن میتوانم سلامت بیشتری داشته باشم”. اما هر زمان که به این فکر افتادید به یاد داشته باشید که تمام این مطالعات مختلف بدون در نظر گرفتن افراد مطلقه و وارد نکردن آنها در گروه متاهلین به این نتایج رسیدهاند.
براساس نتایج مطالعه حاضر، میزان طلاق در افراد متاهلی که سلامت کمتری نسبت به افراد دیگر داشتند بیشتر بود. آنچه را که معمولا محققان انجام میدهند این است افرادی که سلامت کمتری دارند و طلاق گرفتهاند را از مطالعات خود کنار میگذارند، سپس باقی افراد متاهل را با مجردها مقایسه میکنند! سپس بر اساس این نتایج به شما میگویند که ازدواج باعث سالمتر شدن افراد میشود. در صورتیکه این کارشان نوعی فریب است.
حتی بدتر از آن، گاهی اوقات محققان افراد مطلقه را با افرادی که در تمام طول عمرشان مجرد میمانند در یک گروه قرار میدهند و نتایج این گروه را با باقی افراد متاهل (افرادی که در حال حاضر متاهلند، یا افرادی که فقط یک بار ازدواج کردهاند و افرادی که بدون در نظر گرفتن ازدواج اول یا بعدیشان – هنوز هم متاهلند) مقایسه میکنند! این در حالیست که معمولا افرادی که در تمام طول عمرشان مجرد باقی میمانند، سلامت بیشتری نسبت به افراد مطلقه دارند. بنابراین در این موارد دانشمندان علوم اجتماعی افراد مطلقهای که از سلامت بسیار کمتری برخوردارند را از گروه متاهلان جدا میکنند و آنها را با گروهی از مجردها مقایسه میکنند و ادعا میکنند که ازدواج سلامت بیشتری را برای افراد بوجود میآورد. در حالیکه این محققان باید تمام افراد متاهل (حتی مطلقهها) را با افراد مجرد مقایسه کنند.
علاوه بر این، مطالعات اخیر اغلب روشهای شناختی فریبانندهتری را نسبت به مطالعات پیشین اتخاذ میکنند تا نشان دهند افرادی که ازدواج میکنند به نسبت افراد مجرد سلامت بیشتری دارند.
بنابراین به نظر من منطقی نیست افرادی که ازدواج کردهاند را با افرادی که ازدواج نکردهاند مقایسه کنیم. اینکه بگوییم افراد متاهل زندگی بهتری نسبت به افراد مجرد دارند و اینگونه نتیجهگیری کنیم که ازدواج زندگی افراد را بهبود میبخشد، ادعایی فریبانه است. زیرا مطالعهی ما افرادی را که زمانی ازدواج کرده و پس از مدتی دریافته بودند که ازدواج، زندگیشان را بهبود نبخشیده و طلاق گرفتند را شامل نمیشود.
هر زمان به مطالعهای برخوردید که افراد متاهل را با افراد مجرد مقایسه کرده بود، این را به یاد داشته باشید که هدف اصلی از انجام این مطالعه، مجذوب کردن شماست. اگرچه حتی ممکن است که آنها از روی عمد سعی در گمراه کردنتان نداشته باشند و فکرکنند که چنین نتایجی برای علم مفید شناخته میشود، اما امیدوارم که بدانید اینگونه نیست.
نویسنده: دکتر بلا دپائولو
منبع: ?Why Divorced People Are Key to Understanding Marriage
مطالب مرتبط:
- رابطه ویژگیهای شخصیت و طلاق: آیا نوع شخصیت، طلاق را پیشبینی میکند؟
- تأثیرات طلاق و کنار آمدن کودکان با آن
- آیا میتوانیم همسر مناسب خود را پیدا کنیم ؟ اگر پیدا کنیم آیا از زندگی مشترک راضی خواهیم بود؟
- عشق مشفقانه و عشق پر شور


